.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

دلشدگان...

بچه که بودیم و پدر بزرگمان هنوز کنارمان بود، بهش میگفتم باباجون این چیزها چیه گوش میدی؟

یه کلکسیون کامل از کاست های شجریان داشت و وقتی گوش میداد سکوت میکرد و به یه جا خیره میشد...

ما میگفتم بابا بلک کتس گوش بده، اندی گوش بده، میخندید، میگفت من با همین خوبم!

چی بگم، خر بودیم، خرررررر

حالا من جاشو گرفتم، تنها چیزی که آرومم میکنه آهنگ های شجریان هست، خسته شدم.

پ ن: دلم خیلی خیلی واسه پدر بزرگم تنگ شده...

در به دری...

واسه پول در آوردن باید کار داشته باشی، واسه اینکه تو این مملکت بتوانی کار درست و حسابی داشته باشی باید کارت پایان خدمت داشته باشی، واسه اینکه کارت داشته باشی باید ۸ ماه منتظر بشی تا نوبت اعزامت بشه و تازه ۲ سالت شروع میشه، یعنی یه چیزی در حدود ۳ سال بیکاری.

مثل الان من، هر جا میریم واسه مصاحبه، قبول هم میشیم ها ولی تا میگم ۸ ماه دیگه میرم خدمت میگن باشه با شما تماس میگیریم...

این میشه که صبح تا شب تو خانه هستیم و فقط درس میخوانیم، ولی چه فایده هیچ چیز جای تجربه رو نمیگیره...

خدایا  الان من و امثال من نباید از دستت شاکی باشیم که چنین گو.... ایی با نام دینت دارن تو این مملکت میر...نند؟؟!!!

هنر انگشتان...

میدونی! وقتی یه آهنگ خب میشه که وقتی دستات میره روش از طرف تو حرف دلت رو بزنه...

هیچ وقته هیچ وقت سعی نکن از رو نت بزنی، همیشه بزار دلت بزنه...