.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

از یه سنی به بعد، سال های بی اختیار میگذرد...

داشتیم صحبت میکردیم، گفت یادته رفتیم فلان جا؟ گفتم آره، گفت پس چرا برای من اینقدر کمرنگه؟ گفتم چون سیزده سال ازش گذشته، هر دو متعجب شدیم...

خیلی کارها مونده که باید انجام بدم، خیلی شادی ها مونده، خیلی جاها مونده که باید ببینیم، ولی چرا اینقدر تغییرات سریع اتفاق میوفته؟ چرا در روزمرگی و تکرار افتادیم و همزمان تغییرات سریعی رو توی زندگی میبینیم؟

یادتونه نوکیا رو؟ کو؟ چی شد؟ کجا رفت اصلا؟ راجب همین 5 سال پیش دارم حرف میزنم...

نظرات 4 + ارسال نظر
م ر ی م ی دوشنبه 4 مرداد 1395 ساعت 08:44

پستت تلنگر خوبیه !
دریا رو که نگاه کنیم در سطحش امواج و سرو صدا و بالاپایینه..ولی در عمقش آرامش و زندگی ست..
اگه چشم و دل به این امواج و هیجانات و تغییرات نسپریم..میتونیم از آرامش و زیبایی های زندگی که خودت گفتی همون جاها و کارای نکرده و شادیاست لذت ببریم....اما مدل و شیوه زندگی امروز شده بدو بدو و هیجان و تغییرات صرفا سرگرم کننده..که اصل زندگی و آرامش و رضایت رو از ما گرفته!

م ر ی م ی دوشنبه 4 مرداد 1395 ساعت 08:50

نوکیا همون بود که میگفت.." امروز بهتر از دیروز..؟"
خب بیچاره از فردا که چیزی نمیگفت...خب حالا فردا شده و دیگه نیست

م ر ی م ی دوشنبه 4 مرداد 1395 ساعت 08:51

وای چه سوتی ای !!!
اون صاایران بود...خب فرق نمیکنه صاایران هم دیگه نیست..

پرستو پنج‌شنبه 28 مرداد 1395 ساعت 16:02 http://zavieizist.blogfa.com

سرعت تو جهان امروز گاهی خیلی عذاب آور میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد