.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

نمیدونم از پیری هست یا حسادت...

مصاحبه گلپا را با روزنامه قانون خواندم، حقیقتا ناراحت کننده بود.

نظر من به عنوان یک فرد عامی هیچ ارزش تخصصی نداره، ولی به عنوان یک فرد عامی که عاشق موسیقی سنتی است، حتما ارزشی دارد، هرچند مختصر که در نهایت شنوده باید با موسیقی ارتباط برقرار کند نه کارشناس موسیقی.

جناب گلپای عزیز، در بزرگ بودن نسل شما هیچ شکی نیست، به نوعی تمام شما عزیزان شاگرد مکتب صبا هستید، خیلی از استادان زمان شما خیلی قبل از انقلاب در اوج خوانندگی را کنار گذاشتند و خودشان را بازنشسته کردند، مثل بنان.

من فکر نمیکنم هیچ کسی بتواند به درک و صدای بنان برسد، هیچ کس، حداقل تا حالا که نتوانسته است.

اما اینکه شجریان و لطفی را به حکومت بچسبانید و آنها رو عضو حزب باد، کمال بی انصافی است.

تمام شاگردان مکتب صبا در نسل و زمان خود یکه تاز هستند، ولی هیچ نوآوری ندارند، هیچ تصنیف خارج از روالی ندارند، ولی شما به آهنگ های لطفی، علیزاده، شجریان و خیلی های دیگه گوش کنید، همه شان سرشار از نوآوری در موسیقی سنتی ما است، همونطوری که الان همایون شجریان خیلی متفاوت تر از پدرش سنتی میخواند.

عدم مقبولیت خودتان را در جای دیگر ببینید، نه در فرد دیگر، با انقلاب یا بی انقلاب، شجریان و لطفی همان میشدند که هستند و بودند...

رها کن این کینه را استاد...

نصف شبی...

دارم شب های برره میبینم، یکی از دوران های خوب زندگی من توی زمان شب های برره بود، الان سرچ کردم دیدم برای سال 84 بوده، ای بابا، چقدر گذشته ازش، دوازده سال پیش...

نباید اینطوری میشد...

همیشه مرغ همسایه غاز نیست...

حس عجبیه، اینکه هر روز اخبار را دنبال کنی تا ببینی طوفان Irma کدوم سمت میره، اینکه آماده باشی برای سه روز زندگی بدون هیچ وسیله و کمکی، اینکه چطوری خودت رو نجات بدی...

چه زندگی هایی قراره نابود بشه در کسری از ثانیه، حاصل هفتاد سال تلاش و کوشش، اینکه فکر که همه چیز یهو کن فیکن میشه...

خدا به خیر کنه و همه رو سالم نگه داره...