.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

رشته...

آخه یکی نیست بگه بچه این چه درسی بود رفتی؟نونت نبود آبت نبود بگو آخه چه مرگت بود.
این همه رشته آسان راست یه کله رفتی سراغ سخت افزار.حقته سرویس شی،حقته آش و لاش برسی خونه،حقته از گشنگی بمیری.دوشنبه دیدم دیگه اوضاع یخچال خیلی خرابه و عنکبوتها دارن توش آفتاب بالانس میزنن ،خلاصه رفتم نون و پنیر و تخم مرغ خریدم،الان یخچالم بهشت روز زمینه،یه چیز بامزه اینکه دیروز تو دانشگاه داشتم طرز تهیه سوپ رو یپرسیدم.خوبی دخترها اینه که دیگه مشکلات بی غذایی رو ندارن خوب اینم یه حسنه.
یکی از بچه های دانشگاه قدش 4 متره و تو تیم بسکتبال هست این بچه یه مقدار شوت زیاد میزنه،اون موفق به دریافت لقب کاپیتانوف از من شد و عجیب اینکه این لقب در عرض 2 ساعت تو کل دانشگاه پخش شد.بیچاره وقتی می خواهد توپ را تو سبد بندازه میگه باید تو  سبد سمت راست بندازی.
این علی هم درگیر ثبت نام هست و معلوم نیست کدام گوری هست که به من هم زنگ نمیزنه.ای روزگار
ولی از این گذشته زندگی مجردی هم عالمی داره...
نظرات 2 + ارسال نظر
اسماعیل پنج‌شنبه 5 آذر 1383 ساعت 21:13 http://Blueland.blogsky.com

سلام...وبلاگ ساده ولی بسایر زیبایی داری...مطالب خوبی هم داره..اگه خواستی با هم تبادل لینک یا لوگوکنیم...موفق باشی

خشایار دوشنبه 9 آذر 1383 ساعت 20:38 http://skyblog.blogsky.com

سلام!
مرسی که سر زدی. قالب هم قابل شما رو نداره! پیشکش!
راستی چرا لینک نداری؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد