.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

به قولی: افزودن یادداشت جدید...

تقریبا پانزده ماه پیش، زندگیمان دچار یک تلاطم شدیدی شد، بسیار بسیار شدید، اتفاقی که هنوز اثرات روانیش روزانه در ذهن و یاد من هست و تقریبا همیشه ترسش تو وجودمه، ولی خوب زندگی هست دیگه، گفتیم میگذره و گذشت، مثل خدمت که مینوشتیم چون میگذرد غمی نیست.

داستان زندگی هرکسی منحصر به فرد است و شنیدنی، همه بالا پایین دارند، همه سختی و خوشی دارند، ولی خوب میگذره، نگذره چه کنیم...

نه اینکه نخواهم ننویسم که حرف بسیار است و خواننده هیچ، فقط حالش نبود، وقتش نبود، حسش نبود.

خلاصه اینکه هستم، مثل همیشه، دو نفر پیغام دادند و جوی حال شدند، دمشان گرم و تنشون سلامت و دلشان شاد...

نظرات 1 + ارسال نظر
صابر پنج‌شنبه 2 اسفند 1403 ساعت 22:46

آخرهای پست پارسالت نوشته بودی بیماری ...
تو این یک سال که پست نذاشتی ، چند وقت یکبار وبلاگت رو چک میکردم که ببینم پست گذاشتی یا نه ، این اواخر دیگه ناامید شده بودم و فکر کردم خدایی نکرده ... ! امشب داغون و خسته ، و روز بدی بود برام ولی دیدن پستت حس خوب و انرژی مثبتی داد بهم اینکه فهمیدم زنده ای ... برقرار باشی همیشه

ممنون...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد