نوش دارویی بعد از مرگ سهراب امدی بی وفا این زودتر میخواستی،حالا چرا؟
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ بیوفا حالا که من افتادهام از پا چرا؟ نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا؟ نازنینا ما به ناز تو جوانی دادهایم دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟ آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند در شگفتم من نمیپاشد ز هم دنیا چرا؟ در خزان هجر گل، ای بلبل طبع حزین خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا؟ شهریارا بیحبیب خود نمیکردی سفر این سفر راه قیامت میروی تنها چرا؟
بارالها
برای همسایه ای که نان مرا ربودنان
برای دوستی که قلب مرا شکست مهربانی
برای آنکه روح مرا آزرد بخشایش
و برای خویشتن خویش آگاهی و عشق
از درگاهت آرزو دارم
نوش دارویی بعد از مرگ سهراب امدی
بی وفا این زودتر میخواستی،حالا چرا؟
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
بیوفا حالا که من افتادهام از پا چرا؟
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا؟
نازنینا ما به ناز تو جوانی دادهایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمیپاشد ز هم دنیا چرا؟
در خزان هجر گل، ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا؟
شهریارا بیحبیب خود نمیکردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا؟
خبلی عاشقی ها
نه آره نه نه، این شعر با صدای بنان غوغا میکنه.
100در100