.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

روز های تعطیل میشه که کامپیوتر رو بزنم رو رادیو پیام و انصافا هم موسیقی های خوبی میزاره، حداقل به مزاج من سازگار هست، مخصوصا از ساعت ده شب به بعدش.

دیشب، مجری برنامه تکه شعری از سیمین دانشور دکلمه کرد که خیلی خیلی به درد این روز های من میخوره:

نازنینا، دوست یعنی انتخاب

یعنی از بنده سلام از تو جواب

دوست یعنی دل به ما بستی رفیق؟

دوست یعنی یاد ما هستی رفیق؟

دوست یعنی مطلبت را دیده ام

یعنی احوال تو را پرسیده ام

دوست یعنی در رفاقت کاملی

دوست یعنی: نیستی و... در دلی

دوست یعنی: دوستی را لایقم؟

تو حقیقت، من مجازی عاشقم

دوست یعنی کار و بارم خوب نیست

تو نباشی، روزگارم خوب نیست

دوست یعنی بغض لبخندم شکست

دوری و جای تو گلدانی نشست

دوست یعنی مثل جان و در تنی

دوست یعنی خوب شد تو با منی

دوست یعنی حسرت و لبخند و آه

میشوم دلتنگ رویت گاه گاه

دوست یعنی جای پایت بر دل است

دوری از تو جان شیرین مشکل است

دوست یعنی نکته های پیچ پیچ

دوست یعنی جز محبت، هیچ هیچ

دوست یعنی از سکوت من بخوان

دوست یعنی در کنار من بمان

دوست یعنی خنده های ریز ریز

دوست یعنی دوستت دارم عزیز...

سخنی از بزرگان...

زندگی طلب ناشادمانه ای است در جستجوی شادمانی.

بی سوادی بد دردیست...

ادامه خواندن تاریخ طبری رو بی خیال شدم، خیلی زور زدم که تمومش کنم تمام جلد هایش را ولی بیشتر به نظرم قصه میاید تا تاریخ، و نثرش هم سخته که خب اون از بی سوادی من است.

دو قرن سکوت را شروع کردم از زرین کوب، بسیار عالی و روان، تقریبا در دو روز نصف کتاب را خواندم، و چه جالب، انگار تاریخ تکرار میشه... 

معلوم هیچ پیشرفتی نداشتیم...

فکر کنم خیلی از ماها، فیلم دیکتاتور بزرگ اثر چارلی چاپلین رو وقتی بچه بودیم دیده ایم، خودم که یک اثر مبهم از فیلم در ذهنم بود و تصمیم گرفتم دوباره فیلم را ببینم، فیلم اثر سال 1940 است، یعنی یکسال بعد از شروع جنگ جهانی دوم.

فیلم در مورد یک آرایشگر یهودی است که به اشتباه جای دیکتاتور کشور خیالی قرار میگیرد.

ایده ی فیلم زمانی به ذهن چاپلین میرسد که متوجه میشود تنها چهار روز اختلاف بین روز تولد او و هیتلر است و قد و وزنشان هم یکی است، معروف ترین و بارزترین قسمت فیلم، سکانس پایانی و سخنرانی عالی چاپلین است که هنوز هم به نظر من بعد از گذشت چندین دهه برای روزگار الان صدق میکنه.

میتوانید این سخنرانی و متنش را در اینجا ببینید، چاپلین چندین ماه برای نوشتن متن سخنرانی وقت صرف کرده است...

واسه هیشکی نخواد...

فکر میکنم تا حالا تو عمرم، یکبار آه کشیدم، از اون آه های ته دلی و اینها، سال پیش یا دو سال پیش همین موقع ها بود، بد، سیاه و نفرین شده...