متاسفانه برای فرار از فکر و خیال و اینها، خودم رو غرق کار کردم و وارد یه باتلاقی شدم که هرچی بیشتر دست و پا میزنم، بیشتر فرو میروم.
یه اراده قوی میخوام تا بزنم زیر میز...
خواستی بزنی زیر میز دفتر کار رو تاریک کن ،فقط یه چراغ مطالعه روشن باشه ، سیگار گوشه لبت ، دو تا دستت رو بزار زیر میز یک دفعه پاشو و...
فیلمیش کردی که...
من یه مدت فکر میکردم که کار جواب میده ، میتونی خودتو سرگرم کنی و به این اوضاع بی تفاوت باشی ولی یبار حقیقت یه طوری خودت تو صورتم که سخت تونستم از جام پا شم ولی میشه از فکر و خیال کم کرد ، راهی هست همیشه اما کار روش درستش نیس
و بعد یه مدت زیر میز پر از اراده می شه و وقتی آدم حواسش نیس پاشو می ذاره روشون
دقیقاً
خواستی بزنی زیر میز دفتر کار رو تاریک کن ،فقط یه چراغ مطالعه روشن باشه ، سیگار گوشه لبت ، دو تا دستت رو بزار زیر میز یک دفعه پاشو و...


فیلمیش کردی که...
من یه مدت فکر میکردم که کار جواب میده ، میتونی خودتو سرگرم کنی و به این اوضاع بی تفاوت باشی ولی یبار حقیقت یه طوری خودت تو صورتم که سخت تونستم از جام پا شم
ولی میشه از فکر و خیال کم کرد ، راهی هست همیشه اما کار روش درستش نیس
و بعد یه مدت زیر میز پر از اراده می شه و وقتی آدم حواسش نیس پاشو می ذاره روشون
دقیقاً