یازده سال پیش، دانشجوی سال اول لیسانس تو یه شهرستان بودم که تو یه زیزمین نشستم و شروع کردم به نوشتن در این وبلاگ، یادمه اون زمان حسم این بود که چرا زندگی باید من رو از خانواده و شهرم جدا کند، اون موقع فکرش رو هم نمیکردم که یازده سال بعد نشستم توی خانه ی خودم ولی با دو قاره فاصله و همون حس و به این فکر میکنم یعنی واقعا 11 سال خاطره توی اینجا انباشته شده؟
هیچ وقت ننوشتم که خوانده شم، توی دوران اوج وبلاگ نویسی همیشه یه سری خواننده ثابت داشتم که تعدادشون اندازه ی انگشتان یک دست بود، نویسنده ی خوبی نیستم، نه ذوقی دارم، نه قواعد فارسی رو خوب بلدم، اینجا مینویسم چون برام مثل قدح اندیشه ی هری پاتره، برای اینکه ذهنم آروم بشه و کمتر فکر و خیال بکنم.
توی این 11 سال اتفاقات زیادی افتاده، خیلی ها آمدند، خیلی ها رفتند، خیلی ها محو شدند، خیلی مرگ ها اتفاق افتاد، خیلی تولد ها، خیلی اشک ها و خیلی خنده ها.
یازده سال پیش به گواهی عکس ها، مو داشتم، ولی خوب الان یه چندتا شوید بالای سرم هست به نام مو.
اخلاقم خوب مطمئناً عوض شده، پخته تر شدم و شاید بیشعور تر!
هرچی که بوده و هرچی که هست، این وبلاگ برام یه دوستِ خوبه، یه دوستی که همیشه بوده، خیلی وقت ها به یادش توی ذهنم نوشتم و آروم شدم، یه چیزی که آرومم میکنه...
وبلاگ داشتن خیلی خوبه.
تو هم آدم خوبی هستی.
منم هر چی سنم بیشتر میشه بیشعورتر و منحرف تر میشم.
بنویس همچنان در وبلاگت.
حتما...
از تراویس ممنونم که بالای لیست پیوندهاش وبلاگ تورو نوشته و من تونستم اینجارو پیدا کنم و بخونم.....میدونی بعضی وبلاگها شلوغ و پررفت و آمدن مثل هولدن......یعضی خلوت و دنج و پراز ارامش مثل اینجا..........بعضی جاها هم نه شلوغه نه خلوت وکل کل توش هست مثل تراویس.............................همه اینها برام جالبن...........................
توی وب تو حس خوبی جاریه....کاملا معلومه که مال دل خودته.
امیدوارم ادامه بدی و خاطراتت رو 111 ساله کنی.............
آورین به تراویس...
ای مهربان من
من دوست دارمت
وبلاگ شما جزء 2-3 تا وبلاگی هست که هر وقت میخوام به وبلاگ خودم سر بزنم به اونام سر می زنم
ممنون...
سالگرد وبلاگتون مبارک
ممنون...
من فکر کنم بیشتر از یک ساله اینجا رو می خونم :) اینکه کسی نمیتونه دل بکنه از یه وبلاگ جالبه یعنی قدحتون انرژی خوبی برای نگه داشتن خواننده هاش داره ...
بر قرار باشید و لبخند رو لبتون باشه ...
سپاس...
فدای م ر ی م.
بوس بوس
پس با این حساب اگه پشت کنکور نمونده باشی 29 سالته
پیر نیستی که پس چرا فقط چندتا شوید؟؟؟
به نظر من که آقایون تازه از این سن عقلشون کامل میشه!البته با عرض معذرت
...خوبه که برای دل خودت مینویسی.منم دقیقا به همین هدف می نویسم.
اشتباه ....
سلام امدم.... من که نوشته هات رو دوست دارم
تو مسلمون نیستی، یه خدا مسلمون نیستی...
واقعا تبریک داره وقتی چراغ اینجارو 11 سال روشن نگاه داشتی.
مرسی...
قشنگ درکت می کنم ,حس و حالت رو موقع نوشتن پستی جدیدی توی وبلاگت. مبارک باشه
ممنون...
اگه بلاگفا پاک نمیکرد وبلاگمو ، امسال میشد دومین سال و منم صمیمی تر بودم با وبلاگم . یعنی با هم رشد میکردیم و همه چیو حس میکردیم.
امان از دست این بلاگ فا...