چقدر این آهنگ کجایی محسن چاووشی رو دوست دارم، بسیار زیاد...
چند وقت پیش توی مرحله ی آشنایی با شخصی بودم، طرف گفت تو ف.یس بوک اضافه ام کن که عکس هات و نوشته هات رو ببینم.
گفتم ندارم، پرسید از اینستاگرام و توی.یتر، گفتم عضو آنها هم نیستم، گفت عضو شو خیلی خوبه فانه، بیشتر میتونیم باهم آشنا شیم...
گفتم بهتر نیست بیشتر همدیگر رو ببینیم و از بودن با هم لذت ببریم؟ گفت اون که بعله ولی هرچیزی به جای خود.
لزومی به گفتن نداره که به یک هفته هم نکشید...
چرا من دارم توی وبلاگم خودسانسوری میکنم!
یه طوری مینویسم انگار هیچ اتفاقی نیفتاده، دیگه باس چی میشد آخه...
شد چهار سال، چهار سال لعنتی...
دقت کردین اکثر کسانیکه ادعای خدمت مردم دارند عمر میکنند مثل حضرت نوح؟
مثلا نگاه کنید اشرف که یکی از خدمت گذار های! مردم بوده 96 سال عمر کرده و تو این 96 سال هیچ حرکت مثبتی برای مردم نکرده، یا همین ملکه الیزابت که مفت میخوره و میخوابه، اما هرچی آدم درست درمون و مفید بوده یا در جوانی فوت کرده یا حداکثر تو ده ی 70 سالگی، از مرحوم ایرانلو بگیر تا سیروس قایقران، محمد نوری، فرهاد مهراد، خسرو شکیبایی و هزاران هزار اسم دیگه که باید بیشتر میموندن ولی خیلی زود رفتند، خیلی زود...