.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

مصطفی فرمود دنیا ساعتی است...

از دست خودم عصبانی میشوم وقتی میبینم هنوز مسائل دنیوی روم اثر داره، وقتی احساسم و قلبم صدمه میبینه، خیلی دارم تلاش میکنم، خیلی زیاد که بِکنم از این احساس ها، ولی تا حالا که ناموفق بودم...


پوست شیر...

نهنگ عنبر عالی بود، عالی...

ناله سر کن...

این قفس چون دلم تنگ و تار است...

زندگی همینه دیگه نه؟...

آدم میخوره زمین، باز بلند میشه و شروع میکنه.

بعد از یه مدتی دوباره میخوره زمین، بازم بلند میشه و شروع میکنه.

بازم میخوره زمین، بازم بلند میشه و شروع میکنه...

اما تو هر زمین خوردن، یه چیزی رو از دست میده، بعد از مدتی این زمین خوردن ها براش عادی میشه، میشه یک داستان تکراری که شروع و پایانش رو از بهره، دقیقا میدونه آخرش چی میشه...

من الان همونجام، دقیقا همونجا، دیگه این زمین خوردن ها و بلند شدن ها شده قسمتی از زندگی من...