هزاران دلیل با منطق یا بی منطق، نشد، نه اینکه نخوام، اتفاقا میخواستم، ولی نشد دیگه، حالا هرچی...
سفر خوب بود؟ نه حقیقتش، بی راه نیست اگر بگم بد بود و بد گذشت، به خاطر دلایل مختلف، مهم این که قرار بود خستگی در کند و انرژی بده برای سال جدید، ولی بیشتر خسته کرد...
یکی از بهترین ها، اذان محمد آقاتی هست، عالی...عالی...
نوشتن سخته، و من هم نه نوشتن بلدم نه سوادش را دارم!
کلمات در ذهن شکل میگیره، سناریوها نوشته میشه، اما تا دست به قلم میشی، نمیتونی یه جمله از سناریویی را که ساختی بنویسی.
راضی نیستم از وضعیتی که درونش هستم، و هیچ کاری هم برای بهبودش نمیکنم، مثل یه آدمی که میره جلو تا تموم شه، بدون هیچ هدف و لذتی...
چند وقت پیش تو جمع دونفرمان، صحبت از پرنگترین شادی چند سال اخیر شد، اون گفت، سه یا چهارتا، من گشتم، شخم زدم ذهنم را، چیزی نیافتم...
داشتم تصنیف آتش دل را با صدای تاج اصفهانی گوش میدادم و با خودم گفتم بزار ببینم چه خواننده های دیگری این اثر را خوانده اند.
جالب بود، قمر الملوک، تاج اصفهانی، سالار عقیلی، معتمدی، علیرضا افتخاری و خیلی خواننده های دیگر.
بازخوانی افتخاری، برای قدیم ها و جوانی استاد بود، و یک سر و گردن از الان افتخاری بالاتر، خیلی بالاتر، چه حیف، چه حیف که نمیتوانیم اون صدا و عشق را دردیگر اثر های ایشان بشنویم.
تاج اصفهانی هم که مثل همیشه عالی، من هر وقت به صدای تاج اصفهانی گوش میدم به این فکر میکنم که کسی میتونه به اندازه ی اون بالا بخونه؟ انگار داره تو کل تصنیف فریاد میزند.
و اما مسئله مهم مثل همیشه برای من کیفیت بالاتر قمر و تاج {حتی افتخاری، باید گوش کنید تا بفهمید افتخاری چه قشنگ و عالی خوانده}، نسبت به سالار عقیلی و معتمدی است، با اینکه این دو از بهترین ها هستند، نمیدانم چرا دیگر هیچ کس مثل اون نسل نمیخواند، حتی استاد شجریان، از بنان بگیر، تا ادیب خوانساری، تا خیلی های دیگر...