.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

عناوین یادداشت‌ها

  • مار... دوشنبه 10 آبان 1389 23:41
    بیاین با یه حرکت انقلابی بفهمیم مار چرا از پونه بدش میاد؟ چرا مثلا از گشینیز، یا جعفری بدش نمیاد؟ چرا از گل گاو زبون بدش نمیاد؟ چرا پونه بدبخت...
  • خوب... دوشنبه 3 آبان 1389 23:03
    چقدر خوب هست که تویی وجود نداری تا بهت بگم چرا نیستی! چقدر خوبه که نیستی من بگم چرا من رو فراموش کردی! چقدر خوبه که نیستی تا خیلی چیزها رو ببینی، بشنوفی... چقدر خوبه که کلا نیستی... کلا...
  • دلهره از نوع دیگر... پنج‌شنبه 29 مهر 1389 22:38
    بازم رخ میده ، به صورت های دیگر...
  • اشکال... سه‌شنبه 27 مهر 1389 22:49
    فقط میدونم یه مشکلی هست قرمزی چشم و خستگی و کبودیه لب هام... یه چیزی هست امشب داشتم بر میگشتم تو بزرگراه کردستان ۱ لحظه خوابم برد، از اینهایی که آدم مو به تنش سیخ میشه، ۸۰ تا سرعتم داشتم...
  • ... دوشنبه 26 مهر 1389 21:03
    SomeBody Help Me...
  • حافظ... جمعه 23 مهر 1389 19:53
    اون زمانی که کنکور داشتیم، یه موسسه میرفتیم واسه عربی، یه معلم شاخی داشت واسه خودش که اون موقع تو تهران تک بود. این مرد نازنین یه حافظ شناس هم بود و واقعا راجب حافظ قشنگ صحبت میکرد، طوری که آدم دوست داشت ساعت ها بشینه پای صحبتش. یه جمله رو همیشه در مورد حافظ میگفت: حافظ قطعا شراب خوار بوده... این قطعا رو چنان محکم و...
  • خواستگاری... سه‌شنبه 20 مهر 1389 22:21
    اگر روزی خواستم از دختری خواستگاری کنم، اون روز سردترین روز زمستان خواهد بود... پ ن: البته شب باحالتره...
  • موضوع... یکشنبه 18 مهر 1389 21:53
    سخنران: بنابراین در این روش برای بچه دار شدن زوج، اسپرم مرد از بانک اسپرم گرفته میشود... یکی از حضار (پزشک): دکتر اگه بعدا بفهمیم بچه از اسپرم ا.ن بوده چه گهی بخوریم؟!! مکان: بیمارستان فوق تخصصی... همایش یک روزه ناباروری...
  • بیاد... شنبه 17 مهر 1389 11:43
    در یاد بماند مرحوم در دوران خدمتش کلیه سریال های هالییودی را ترکاند...
  • سنگ قبر... جمعه 16 مهر 1389 23:57
    روی سنگ قبرم بنویسید هرگز التماس دوستی نکرد...
  • شعر... پنج‌شنبه 15 مهر 1389 22:49
    حالا اینقدر برو اون بالا چیز شعر بگو که آخرش جنگ شه... پ ن: از بس چیزی...
  • دشمن... دوشنبه 12 مهر 1389 11:29
    تو با خودت هم دشمنی... پ ن: به خداااااااااااااااااااااااااا
  • بودن... سه‌شنبه 6 مهر 1389 22:12
    این رو باید بزرگ بنویسم بدم به دوستام : بودن اندازه ندارد باش تا بی‌اندازه دوستت داشته باشم... منبع: من و سایه ام
  • نگهبان... یکشنبه 4 مهر 1389 22:21
    دیشب افسر نگهبان بودم، بدترین و بیاد مانده ترین نگهبانی تا به حال... امیدوارم هرچه زودتر اون تاثیر بدش بره...
  • موج... سه‌شنبه 30 شهریور 1389 23:51
    موج کپی رایت قهوه تلخ به شکل بدی داره رو به قهوه ای شدن میزنه... ملت، کلا کپی رایت خوبه به خداااا، باور کنید... ملت،‌اورجینال بخرید، نه به خاطر مهران مدیری، به خاطر کپی رایت... ملت، تو بوق و کرنا کردید برید بخرید چون مدیری جلوی اینها وایساده، بعد خوداییش از خودتان نمیپرسید جریان مجوز ارشاد و تبلیغاتی که داره شهر رو جر...
  • زندگی... دوشنبه 29 شهریور 1389 22:22
    آره، هر کی زندگی خودش رو داره، مشکلات خودش رو داره... توقعی دارما...
  • یکماه... جمعه 26 شهریور 1389 23:50
    میگم یا من اینقدر بد بودم که تو یک ماه هیچکدام از دوستانم باهام تماسی نداشتن، یا دوستانم رو اشتباه انتخاب کرده بودم... کدومش؟
  • بی متن... جمعه 26 شهریور 1389 00:32
    نمیخوام درد و دل بکنم، تنها اینجام تنهاست... Yesterday بیتل ها...
  • منتظر... چهارشنبه 24 شهریور 1389 00:41
    میدونید، بعضی وقت ها آدم ضد حال میخوره اساسی حتما برای شما هم پیش آمده که منتظر اتفاقی باشید و واسه رسیدن بهش لحظه شماری کنید ولی وقتی میرسید... مثال میگم، 4 ماه پیش رفتیم یه دریاچه نزدیک فیروزکوه، اونطوری که تو روزنامه نوشته بود و عکس انداخته بود چنان تصویر رویایی تو ذهنمان ساخته بودیم که الان قراره چه شکوهی رو...
  • نتیجه... شنبه 20 شهریور 1389 22:02
    خب نتیجه ی آزمون زبان تولیمو هم آمد و نمرم از حد نصابی که بهش نیاز داشتم بالاتر بود... خوشحالم...
  • خبر خوب... یکشنبه 14 شهریور 1389 23:22
    خوشحالم،‌ممنون...
  • خستم... شنبه 13 شهریور 1389 22:50
    خستم، خیلی زیاد، ۷ ماه هست دارم یه کله میرم. مرخصی بهم نمیدن، کم کم دارم میبرم. هیچکس هم نیست. دلم هیچی ولش کن...
  • حس خوب... جمعه 12 شهریور 1389 22:45
    چه حس خوبی به آدم دست میده وقتی یه آدم، یه غریبه میاد واسه آدم وقت میزاره و بهش گوش میده و آخرش هم نظرش رو میگه. این آدم ها لایق بهترین ها هستند... پ ن: نظر پست قبلی...
  • سرعت... دوشنبه 8 شهریور 1389 22:59
    با این سرعتی که شب ها میرونم آخر سر یا خودم رو به فنا میدم، یا یه نفر دیگه رو تازه میخوام مزدا ۳ هم بخرم او موقع چه شود...
  • کلمه... دوشنبه 8 شهریور 1389 00:22
    یه سری کلمات تو ذهنم هست، که فقط کافیه یه روز یه جا ببینمشان یا یکی بگه کل روزم خراب میشه اون کلمه واسه من هزارتا تصویر ذهنی مخرب تولید میکنه...
  • بیداد... یکشنبه 7 شهریور 1389 13:17
    روزها همینطوری میگذره، منم همینطوری ول واسه خودمان میگردیم، کار مفیدی که میکنم اینه که محکم وایسادم، محکم محکم... خوبه، خوشم میاد، حداقل یه نکته مثبت هست. ارتش داره نیرو میفرسته پاکستان، یه سری داوطلب میخواند، نمیگذارند خانواده اسم بنویسم، میرفتیم خوب میشد، از این آدم های دورو دورتر بهتر...
  • خودم... سه‌شنبه 2 شهریور 1389 13:43
    من اگه نتونم با خودم مبارزه کنم، نمیتونم با دنیا مبارزه کنم... پ ن: تو فاز اولم...
  • بد نوشت... پنج‌شنبه 28 مرداد 1389 23:54
    اول هفته بود که یکی از دوستان قدیمی تماس گرفت، محل کار بودم و امکان جواب دهی نبود، حدود ۸ باری زنگ زد و ۲ تا اس ام اس که کاره فوری دارم، نمیدونم چرا خوشحال شدم، فکر کردم با خود من کار داره، با بدبختی تماس گرفتم و دیدم دوست عزیز ما کارش یه جا لنگه که یاد ما کرده. فقط فحش بهش دادم. اصلا نمیخواستم این جریان رو تو وبلاگم...
  • بازیچه... یکشنبه 24 مرداد 1389 21:37
    این موقع هاست که آدم دوست و از دشمن حسابی تشخیص میده...
  • .... جمعه 22 مرداد 1389 22:35