.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

خارج گود...

تو این 2 ماه اتفاقاتی افتاد، خوب یا بد مهم نیست، مهم الان اینکه این اتفاقه افتاده و...
اون کساییکه باید بدانند میدانند و اونائیکه نباید بدانند نمیدانند و اصلا هم قصد گفتنش رو ندارم.
در هر صورت خواستم نوشته باشم تا دوباره یک جارو دستم بگیرم، شروع کنم به پاک کردن گرد و غبار هایی که روی وبلاگ نشسته و دوباره، شایدم چند باره، سکوتم رو بشکنم و شروع کنم.
خارج گود: سی دی اخراجی ها رو از یکی از دوستان گرفتم و واسه دومین بار دیدم، اولین بارش که واسه من یاد آور خیلی خاطراته ولی مهمترینش این بود که وقتی از سینما آمدیم بیرون، این رفیق ما شروع کرد به ده نمکی فحش دادن که این ... خودش چه غلطایی که سر این ملت نکرد...

خسته...

هی...خستم، خیلی خستم!
خسته از راه، خسته از دانشگاه، خسته از کویر.
بریدم...
یک سفر میخوام، فقط 2 روز، یک جای سبز، یک جای دنج، یک جایی که مغزم دوباره Reload کنه.
همین...

زندگی...

یک بار در زندگیت، ورای مصلحت اندیشی قدم بردار!