.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

انواع دوستی

دیگه فصل،فصل امتحان ها است و ما که ۴ ماه یه کلمه هم درس نخوندیم باید این روزها حسابی درس بخونیم،برای همین وقت آنچنانی ندارم که تند و تند به روز کنم(حالا طوری حرف میزنه که انگار در روز ۱۰۰ تا بازدید کننده داره)
این دفعه می خواهیم در مورد انواع دوستی حرف بزنیم،اما قبلش از باران دوست خوبم که به وبلاگ ما لینک داد تشکرمیکنم،دیر به دیر به روز میکنه ولی عوضش چیزهای خوبی می نویسه مثل ما جفنگیات نی نویسه،حتما بهش سر بزنید.
به نظر من دوستی حالات مختلفی داره که از ساده ترینش شروع میکنیم و همین طوری میریم بالا
۱- ساده ترین دوستی اینکه که آدم راه میره همین طوری با بقیه سلام میکنه،این آدم ها را حداقل یکبار در زندگی آدم باهاشان صحبت کرده مثلا در مورد گران شدن خانه! این دوستی هیچ سودی نداره فقط ممکنه تو دعواها موقعی که دارید بدجوری کتک می خورید بیاد و جدا کنه بنابراین توصیه میشه حتما از این نوع دوستها داشته باشید بالاخره کار دیگه شاید احتیاج شه.
۲- این نوع دوستی از بالایی یه نمه بیشتر،در این مواقع شما علاوه بر سلام و احوال پرسی حال خانواده و بقال سر کوچه را هم می پرسید،با این جور آدم ها می توانید در مورد مسائل مختلف روز صحبت کنید مثلا موقعی که یه جایی مثل دانشگاه تنهایید تا طرف رو دید میرید کنارش میشینید و در مورد حماقت استادها صحبت میکنید.
۳-در این نوع دوستی شما طرف رو میشناسید،اون همان شخص مورد نظر است.شما میتوانید به سادگی خر سواری کنید و به عبارتی همان مگسانند دور شیرینی!
من خودم با مورد بالا کاملا موافقم چون بعضی افراد برای خر سواری ساخته شده اند،اون اوایل خیلی سعی میکردم این جور آدم ها رو باهاشان دوستی برقرار کنم ولی خودشان نمی خواهند و به نظر من این جور آدم ها برای این هستند که شما پاتون رو بگذارید روی سرشان و ازشون بالا برید.مثلا پنجشنبه شب که دوست های دیگه شما نیستند زنگ میزنید به فرد مورد نظر و باهم می روید شهرک غرب و تا می توانید خر سواری میکنید!
۴- این همان دوستی کامل است.به شخص مورد نظر اطمینان کامل دارید و حاضر هستید تمام جانتان رو برای اون بدید.افکارتان به هم نزدیک است،تو ذهنتان مطمئن هستید که یک مدافع دارید تا تو مواقع ضروری کمکتان کنه.من خودم ۲ تا از این دوست ها دارم که براشان هر کاری میکنم مخصوصا برای یکیشان که خیلی آدم خوبیه.این جور افراد قبلا کاملا تست شدند و توانستند اطمینان شما را جلب کنند.پس شما هم به آنها اطمینان کنید.
-مواردی که تو این دوستی باید خیلی رعایت کنید:
 *دوست تان را الکی نپیچونید،مثلا موقعی که به شما زنگ میزنه و قرار میزاره الکی دروغ سر هم نکنید که کار دارم و این حرف ها.اگه حالشو ندارید راستشو بگید که من امروز حال ندارم با تو بیام بیرون یا واقعا چنین کاری را دارم.اگه دوست شما از دسته چهارم باشه اصلا ناراحت نمیشه،منم خودم همین طوری هستم کلی هم شده قرار گذاشتم ولی دوستم گفته حالشو ندارم اصلا هم ناراحت نشدم بلکه کلی هم خوشحال شدم که منو نپیچونده.
* پای خود را از یه خط قرمز جلوتر نگذارید،خود شما می دانید این خط قرمز چی هست،اگه پاتان رد شه ممکنه دوستی شما به راحتی از هم بپاشه.
* به دوست خود اصلا تهمت نزنید و در همه موارد به او احترام بگذارید.
* به او اصلا حسادت نکنید.
این عقیده من بود،سعی میکنم در پست های بعدی این موارد را کاملا از هم باز کنم.
منتظر نظرات شما هستم.

اگر مهر علیزاده رئیس جمهور شود...

در راستای طرح تشویق ملت برای حاضر شدن در پای صندوق های رای و رای دادن و مبارزه با استکبار جهانی، وبلاگ Friends حمایت خود را از تمامی کاندیده ها اعلام میدارد و از آن جهت که نویسندگان این وبلاگ اهل ورزش و سلامتی هستند وزیرهای پیشنهادی خود را به آقای مهرعلیزاده رئیس فعلی تربیت بدنی و معاون رئیس جمهور اعلام می کند.
اگر مهر علیزاده رئیس جمهور شود...
آرش میر اسماعیلی وزیر دفاع و پشتیبانی
علی دایی وزیر کشور
علی کفاشیان وزیر ورزش(وزارت جدید)
حسین رضازاده وزیر نیرو و با حفظ سمت رئیس سازمان انرژی هسته ای
علی پروین وزیر بازرگانی
رضا چلنگر وزیر امور خارجه و آرش فرزین سخنگوی وزارت امور خارجه
علی رضا دبیر وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی (بی خیال)
مسعود رضائییان وزیر رفاه (اینه دیگه)
محمد رضا طالقانی وزیر دارایی
بیژن ذولفقار نسب وزیر نفت( چه ربطی داشت؟به خاطر تشابه اسمی)
ابراهیم اسدی و امیر اصلانیان هر دو وزیر اطلاعات
علیرضا نیکبخت واحدی به همراه علی انصاریان وزیر های وزارت ارشاد
وحید هاشمیان وزیر ارتباطات( از بس مکاتبات و تماس گرفتیم دیگه وارده وارده)
خداداد عزیزی وزیر علوم و تحقیقات و فناوری
علی شفیع زاده رئیس بانک مرکزی
عادل فردوسی پور سخنگوی دولت
دیگه چیز دیگه ای یادم نیست.

***از تمامی اشخاصی که احساس کردند مطلب بالا به نوعی به آنها بی احترامی کرده صمیمانه پوزش می طلبیم و اعلام میکنیم که وبلاگ Friends وبلاگ غیر سیاسی است و هدف از مطلب ارائه شده نشاندن لبخند بر روی لب خواننده میباشد،خلاصه آقا ما پا روی دم شیر نمی گذاریم،از ما گفتن***

معضلی به نام فرهنگ

علی جان مثل اینکه شما مطلب شهر من تهران را تو پست قبلی نخوندی چون اکثر جوابهایی که الان می خواهم بدم آنجا هست.
اینکه تو گفته تو یه روستا به جای خر و گاو،ملت سمند و ۲۰۶ سوار می شوند هیچ دلیلی بر پیشرفت نیست،تو که میگی همه جا رو نباید یزد شمرد قبول دارم چون تو یزد اصلا از این ماشین ها نیست،یا ماکسیما دارن یا پروتون و یا زانتیا
اگه قرار بود داشتن ماشین و پول دلیل بر پیشرفته بودن باشه که تهران الان باید کنار نیویورک و توکیو قرار بگیره.
اصلا من به این موضوع ها کار ندارم.
ببین اونجا که گفتی بعضی دانشجو ها جای دفاعی رو برای خود نگذاشتن من با تو موافقم ولی تا حالا فکر کردی چرا همین دانشجو ها به کثافت کشیده میشن،متن زیر برای پست قبلی هست:
من با این نظر تو هم مخالفم که میگی خوب های آنجا واقعا خوب هستند چون خودم با کلی از این آدم ها برخورد داشتم،همین آدم ها سره یه سری مسائل جزئی مثل راه رفتن دخترا با مانتو و یا ژل زدن پسرا و یا راه رفتن یه پسر با یه دوختر چنان داد و قال میکنند اون سرش ناپیدا.
یکی از مسائلی که باعث افزایش وحشتناک فساد بیین بچه های دانشجو تو شهرستان میشه همین نوع برخورد هاست.رابطه ای که می تواند خیلی سالم تو یه خیابان یا دانشگاه یا یک کافی شاپ ادامه پیدا کنه از ترس همین مردمان به اصطلاح مهربان به خانه ها کشیده میشه و خودت ادامه ماجرا رو می دانی...
خوب دیگه از این بحث الکی خارج شیم ما رو چه به اجتماع...

تهران!

اول باید به داش روزبه بگم ایول برای این همه تایپی که کرده .(جزوه دانشجویی هم تایپ میکنی؟) چون من حوصله این همه تایپ فارسی ندارم.
من هم قبول دارم هیجا تهران نمیشه اما اینو میدونم شهر با شهر فرق میکنه. داش روزبه روستایی که تو خونش دیش ماهواره داره جلوی در خونش به جای خر و قاطر یا تراکتور سمند و پژو پارک میکنه و جوانها زمین چمن استاندارد دارن و ... (این توصیفات روستای نوشته شده در ۹/۱۰/۸۳ است) باید قبول کنی که پیشرفت کردن و نباید گناه یزدی ها را به پای همه بنویسی .
البته من نمیخواهم حرف خودم را توجیه کنم اما برای سفر و تفریح  خیلی جای خوبی است .منم برای زندگی نگفتم چون وقتی که آدم زندگی کنه تازه کلی از معایب به نظرش میاد .اما اگه جای بدی بود دایی من شش سال گذشته برای استراحت جای دیگری را انتخاب میکرد.
در مورد دانشجو هم نظر بدم بد نیست ! همه شما خودتون خوب میدونید بعضی دانشجوها جایی برای دفاع از خود نگذاشتن.البته همه اقشار جامعه خوب وبد داره اما همیشه دانشجو زیر ذره بین بوده . آدمی (دانشجو) که فردا چرخ صنعتی و فرهنگی و... جامعه اش را  به دوش خواهد داشت نباید سلامت روحی داشته باشه و.. ( نمیتونم شرح بدم خودت میدونی دیگه). تو هم نباید همه را به چشم خودت ببینی که اهل کثافت کاری و....نیستی . یه مثال ساده همین رفیق خودمون کیو تمام آرزو هاش تو ایران زمین خلاصه شده یا اشکان وضع بهتری نداشت . تازه اینا  جزء آدمهای سالم دور و برما بودن ....
خلاصه چاکریم           تا بعد

تهران شهر من

بالاخره به هر بدبختی که بود رسیدم تهران
می خواستم در مورد یه مطلب خیلی باحال و خوب بنویسم که وقتی با علی مطرح کردم اول این شکلی شد بعدش اینطوری شدبعدش یه طور دیگه شدخوب منم کاملا بی خیال شدم
علی از من خواسته بود نظرم رو در باره نوشته زیر بگم، اصلا تو فکر خودم هم بود.
ببین من قبول دارم که شهرستانی ها تو اکثر نقاط ایران تعارفاشون الکی نیست ولی هیچ وقت نمیشه یه شهرستان رو به خاطر مهمون نوازی و یا سادگی مردمانش مکان خوبی برای زندگی دانست.خودت می دانی که من الان دارم شهرستان درس می خوانم تازه شهر خوبی هست همه هم همین رو میگن ولی شاید بزرگترین اشکالش غیر از نداشتن امکانات مثل تهران(که از نظر من آن چنان مهم نیست)نداشتن فرهنگ هست.
الان فرهنگی که تو تهران هست خیلی فرق میکنه با کل شهرهای دیگه شاید چون پایتخت است مثلا تو شهر محل تحصیل من وقتی دعوا میشه تمام شهر میریزن سر دانشجوی بدبخت و بدون اینکه علت دعوا را بدانند(که همیشه حق با دانشجو هست) میگیرن سرش میزنند،حالا اون باید شاهد جمع کنه و کلی کار دیگه که هیچ وقت نمی تونه ولی تو تهران چی اگه یه شهرستانی با یه تهرانی دعواش بشه،تهرانی های دیگه میگیرن سرش میزنندش؟
همه می دانیم که این کار را نمی کنند دیگه بدترین کاره تهرانی ها می کنند اینکه می ایستاند و نگاه میکنند که معمولا میان و جدا می کنند.
یا خیلی چیز های دیگه که به نظر من مهمترینش نداشتن فرهنگه.
یکی دیگه از مشکلات شهرستان اینکه آدم نمی توانه یه دوست خوب پیدا کنه حتی تهرانی چون سریع از سروکله آدم میرن بالا چه دخترا و چه پسرا.
من با این نظر تو هم مخالفم که میگی خوب های آنجا واقعا خوب هستند چون خودم با کلی از این آدم ها برخورد داشتم،همین آدم ها سره یه سری مسائل جزئی مثل راه رفتن دخترا با مانتو و یا ژل زدن پسرا و یا راه رفتن یه پسر با یه دوختر چنان داد و قال میکنند اون سرش ناپیدا.
یکی از مسائلی که باعث افزایش وحشتناک فساد بیین بچه های دانشجو تو شهرستان میشه همین نوع برخورد هاست.رابطه ای که می تواند خیلی سالم تو یه خیابان یا دانشگاه یا یک کافی شاپ ادامه پیدا کنه از ترس همین مردمان به اصطلاح مهربان به خانه ها کشیده میشه و خودت ادامه ماجرا رو می دانی...
متاسفانه شهرداری و نیروی انتظامی و کلا دستگاه های اجرایی هیچ گونه برخوردی را انجام نمی دهند چون خودشون هم از همین نوع آدم ها هستند و دوست دارند شهر همین طوری بمونه.
وقتی ایت الله صدوقی خطیب نماز جمعه یزد تو دوره های پیش (میگن شهید شده) موقع اتصال شهر یزد به خطوط راه آهن گفته راه آهن باعث فساد شهر میشه و همین حالا هم تمام شهر چه از سن بالاها و چه از سن پایین ها کاملا با این نظر موافق هستند نشون می ده که تو مغز این جور آدم ها غیر از آهک هیچی دیگه ای نمی تواند وجود داشته باشه یا وقتی درست چند هفته پیش امام جمعه یزد میگه دانشجو ها انگل جامعه هستند نشان میده واقعا تو عقل این جور آدم ها هیچ چیز نیست.
من نمیگم بچه های دانشجو پاک پاک هستند ولی خوب این جور حرف زدن ها عکس العمل هم داره یا به اصطلاح خودشون با انجام کارهایی  انتقام میگیرند.
منم یکی از همین بچه ها هستم،البته من انتقام نمیگیرم چون اینکاره نیستم ولی تا می توانم
 تحقیرشان میکنم تو همه جا حتی سر کلاس،اصلا هم از این ماجرا ناراحت نیستم چون یه چیزهایی می بینم که تحقیر کمترین عکس العمل است.
چرا ما باید تو شهرستان ها (تو یزد که اینطوری هست) تشکیلات مخفیانه دانشجویی داشته باشیم،بچه های هر شهر برای خودشان یه تشکیلاتی دارن بنام شهر خودشان که تهران با اینکه عضو های زیادی نداره قدرتمند ترین تشکیلات رو داره؟
چون بتوانند تو شرایطی که پیش میاد هوای همدیگر رو داشته باشند،چون همه ما فهمیدیم که نمیشه به هم وطن اعتماد کرد و کمک خواست ولی به همشهری چرا.
همین حالا من کل بچه های تهران رو میشناسم نه به اسم ولی از قیافه می شناسم چه دختر چه پسر چه سال بالایی چه سال پایینی.ببین خودمون علامتهایی داریم برای کمک و مشکلاتی که پیش میاد و همه خودشان رو مسئول میدانند چون همه ماها میدانیم از این مردمان خوب کمکی دریافت نمی کنیم.
من تهران را دوست دارم با همه دودش با همه خرکی روندنش با ترافیک های زیادش و با همه...
یکی از دوستان گفته بود که نمی تواند نظر بده،من خودم تست کردم دیدم نمیشه،فکر کنم اشکال از کد ها است که درستش کردم ،اگه خواستین نظر بدین
فعلا...