امروز از روی دنده ی لج پاشدم، نمیدونم چرا! دلم میخواست سرکار پر یکی به پرم بخوره و یه دعوا راه بندازم، کلا سیاه سیاه هستم، دستم هم به نوشتن نمیره، برم سر سازم...