.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی ...

یکم: حدود دو هفته پیش بود، گفت لیست نیازهای روحیت رو بنویس، چیزهایی که نبودنش اذیتت میکنه و توی زندگیت باید باشه.

حدود ده تا مورد شد، گفت حالا فیلتر کن و فقط یکی رو انتخاب کن، فقط موسیقی سنتی موند...

دوم: اونهایی که من رو میشناسند، میدانند که موسیقی سنتی یک قسمت پرنگ در زندگی من است، یه همدمه برای من...

سوم: آدم های بزرگی آمدند و رفتند و هر کدام تاثیر بزرگی گذاشتند، از درویش خان و صبا بگیر که موسیقی سنتی ایرانی را پایه نهادند، تا شاگردانشان مانند تهرانی و تجویدی و معروفی و خواننده های بزرگی مثل بنان و دلکش که برنامه ی گل ها را جاودانه کردند، تا نسل انقلابی مشکاتیان و علیزاده و کلهر و لطفی و نسل معاصر عقیلی و معتمدی و همایون و غیره...

چهارم: هفته ی پیش ایرج از نسل قدیم رفت، ایرجی که شاید صداش رو توی فیلم فارسی زیاد شنیده باشید، اما من فکر نمیکنم کسی مثل ایرج و تاج اصفهان بتوانند با اون صدا بالا بخوانند...

پنجم: استادان زیادی رفتند و خبر مریضی شجریان بزرگترین غم من بود در تحویل سال، شجریان به نظر من یکی هست در بین بقیه استاد های آواز ایران، مثلا من مرغ سحر شجریان رو اصلا نمی پسندم، ولی فکر نمیکنم کسی اصلا بتواند به دلشدگان حتی نزدیک بشه.

ششم: زندگی آدم ها یه زمانی شروع میشه، یه زمانی تمام میشه، ولی بعضی آدم ها، مثل شجریان، باید تا بعد از آدم باشند، نبودنشان غیر قابل تصور است...

هفتم: دلتان خوش، لبتان خندان و سالتان سبز...