.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

اصرار

چند شب پیش فیلم زیر نور ماه رو نشان داد.با اینکه من این فیلم رو 3 بار دیدم ولی تو فیلم یه چیز بامزه گفت.گفتش وقتی خدا  کاری رو نخواهد انجام دهد نمیاد پایین به تو بگه یه طورایی نمیشه دیگه.
واقعاتش این جمله این چند روز من رو خیلی به فکر فرو برد که بابا نمیشه دیگه اگه بخواهد بشه،میشه چرا اصرار الکی میکنی؟راستش خودم هم راضی شدم بی خیال شم برای همین آمدم اینجا نوشتم که همه بدانند که ای خدای بزرگ
من کاملا بی خیال اون موضوعی که فقط منو خودت میدونی شدم و تا زمانی که تو نخواهی من خودم قدمی در باره اون موضوع برنمیدارم.به قول قدیمی ها شاید حکمتی تو کاره،کی میدونی بالاخره تکلیف ما را هم تو معلوم میکنی.
نمیدونم وقتی که موضوع رو بفهم چه حالی میشم ولی تو بهترین چیز رو برای بندت میخواهی این جا هم که هستم همه به خاطر لطف تو بوده.خدایا خیلی دوست دارن آخر این موضوع رو بفهم
آخه خودت ما رو خلق کردی آدمیزاد اصولا عجوله(الان خدا تو دلش میگه یه عجولی نشانت بدم یه وجب روغن داشته باشه)
داش روزبه...
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد