.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

حماقت...

هنوز وینمپم باز است، روی دقیقه 1.29 آهنگ شد خزانه جواد بدی زاده مونده، دستام داره میلرزه، ساعت 11 فهمیدم( شنیدم ) داشتم پشت کامپیوتر کارهام رو میکردم تلویزیون هم 90 رو نشان میداد، نمیدانم الان درسته اینها رو بنویسم یا نه ولی باید خالی بشم، این پست هم پر از فحش است، نتوانستم تحمل کنم، هنوز دستام میلرزه، همان ساعت 11 ،10 تا قرص کلیدیوم سی خوردم، یه جا، دوبار لیوان از دستم افتاد تو سینک دفعه سوم برش داشتم محکم پرتش کردم سمت دیوار، 1000 تیکه شد، الان ساعت تقریبا یک و نیم هست، دستام شدید میلرزه، قلبم هم درد میکنه، مهم نیست، عصبانیم، خیلی زیاد، خدایا آخرین باری که شدید عصبانی شدم کی بود؟ یادم نمیاد، ساعت 12 بالا آوردم، حالم خرابه، دلم می خواست می توانستم با یکی حرف بزنم، با کی؟ آخه لعنتی ساعت 12 شبه، دستام هنوز میلرزه، همین الان دوباره حالم خراب شد، دوباره بالا آوردم، حالت تهوع دارم شدید، دستام داره میلرزه، خیلی سخت دارم کلید کیبورد رو میزنم، سرم رو گرفتم زیر آب یخ، حالم خوب نشد، دوست داشتم با اینکه هیچ وقت سیگاری نبودم الان یه پاکت وینستون لایت سوئیسی داشتم هر 20 تاش رو با هم دود میکردم یا نه اینقدر میکشیدم که خفه میشدم، دستام داره میلرزه.
۵ خط رو بعدا حذف کردم، به نظرم زیادی تند نوشته بودم خوب بهتره بگیم سانسور شد.

خدایا کاشکی دوستم الان حالش خوب بود، حداقل به اون زنگ میزدم و یه دل سیر گریه میکردم، آخه چرا این طوری شد! چرا؟ از ساعت 11 تا 12.5 فقط تو خانه دردندشتم قدم زدم تا یک کمی آرام شم، خیلی چیزها می خواهم بگم که نمیتوانم بنویسم، نمیخواهم حریم این وبلاگ شکسته بشه، دستام داره میلرزه، قادر به نوشتن نیستم، عصبانیم، قلبم درد میکنه، بغض تو گلوم نیست، خشم تو چشام هست، عصبانیم خیلی زیاد،یه حماقت بزرگ، یه اشتباه بزرگ، خدایا غلط کردم، تقصیر من بود، من شروع کردم، خدایا من رو ببخش، دستم میلرزه، قلبم درد میکنه.
ninkapoop باید باهات حرف بزنم، همین حالا، فقط تو میتوانی بهم کمک کنی، میدانم از صبح تا شب سره کاری، میدانم اصلا وقت نداری ولی تا هفته دیگه نمی توانم صبر کنم، نمیدانم یه غلطی بکن دیگه، خانه زنگ نزن، اینترنت راحترم، برو مرخصی بگیر، نمیدانم یه کاری بکن، به خدا بهت احتیاج دارم، می خواهی التماست کنم، تو رو هرکی که دوست داری، نمی دانم یه وقت 1 ساعته برای من جور کن، باید باهات حرف بزنم، ظرف امروز و فردا، اصلا معطل نکن.
دوستان از همگی معذرت می خواهم، خواهشا کسی به دل نگیره، باید خالی میشدم این بهترین راه برای رفع اعصبانیت بود، تورو خدا من رو ببخشید، معذرت می خواهم به خاطر تمام فحشایی که دادم.
قفسه سینه ام و قلبم هنوز درد میکنه، دستام هم میلرزه، الان زنگ میزنم آژانس بیاد دنبالم، میرم خانه دوستم، اصلا صلاح نیست امشب رو تنها باشم، میترسم، خیلی زیاد میترسم.
پیش دوستم جام امن تره، خیالم راحت هست اتفاقی بیافته دوستم پیشمه می تواند سریع منو برساند بیمارستان
در پناه خدا باشید، امید به خدا را هرگز فراموش نکنید.
بازم از همگی معذرت می خواهم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد