تو یه دیوونه ی به تمام معنی هستی. نه اینجوری فایده نداره. باید از اول بنویسم وگرنه سر قلبم می مونه منم دچار می شم!
دیروز صبح نوشتتو خوندم. به تنهایی نگران کننده بود منهای یه جمله ی آخر که می رم پیش دوستم. فکر کردم خوب میره دیگه. خوبه باز یه ذره مایه ی آرامش خیاله! گفتم می رم دانشگاه بهت زنگ می زنم. هم دیر رسیدم هم فکر کردم یا خوابی یا بهتر شدی ممکنه سر کلاس باشی. یه smsزدم و رفتم سر کلاس. بعدا جواب اومد خوبم. گفتم خوب لابد خوبه. دور از همه تا ساعت هفت بال بال زدم که در چه حالیه. هر سه چار ساعت حالشو پرسیدم ولی دریغ از جواب درست و حسابی. روزم به اندازه ی کافی شلوغ و درهم برهم بود. تقریبا هم مطمئن بودم که وقتی گفته نمی رم دکتر نمی ره. خلاصه حدود هفت هشت زد که رفتم دکتر و خطر پرید اما بازم دریغ از جواب به درد بخور به سوال من که چی بود. یازده یه sms مسخره زد و من پرسیدم: سر حالی! چیه؟ دوازده تو خواب و بیداری خوندم برو آپ کردم می فهمی! صبح که شرح شاهکار ایشون رو خوندم به همه حق دادم که هر چی دلشون بخواد بهش بگن. حیف که اون وقت ناچار بودم زود DCکنم وگرنه کامنتی برات می ذاشتم که دیگه از این هنرنمایی ها نکنی!
دیوونه ای به خدا! میدونم که این جور حرفا رو تحویل نمی گیری فقط یادت باشه که این که از ده مرحله هفتا رو رد کردی مایه ی افتخار نیست. این need for speed نیست. آخر ده مرحله هم بهت جایزه نمی دن.
پ ن: این هنوز داخل گود بود. باشه برای خارج از گود هم یه چیزی می نویسم.
بسیار زیبا وقشنگ بود
موفق باشی
سلام قشنگ بود اگه دوست داری وب همو لینک کنیم به من سر بزن و نظر بده