خوب آقای صاحاب خونه خیلی وقته نیومده. پس ناچارم! بنویسم. اوضاع احوال من خوبه. بد نیستم. ایشون هم به نظر می رسه که خوب باشن. راستش خیلی خبر ندارم. عید یه ایرادش اینه که همه از محیط عادی روزمره جدا می شن تا پیش خانواده شون باشن( حالا به اجبار یا به میل شخصی) یه جورایی من در این مواقع خیلی دلم نمی یاد دائم سراغ این و اون رو بگیرم. به علاوه که تجربه ثابت کرده زیاد که حال یه نفر رو بپرسی دو حال پیش میاد یا عصبانی می شه یا گم می شه. و نتیجه گیری اخلاقی این که نباید حال ملت رو پرسید. افتادم رو موج چرت و پرت گفتن!( نه که قبلا خیلی عاقلانه حرف می زدم!)
از فردا دوباره ماراتن بیرون رفتن شروع می شه. مدرسه کار دانشگاه خرید( این از همه بدتره) . همیشه تو یه سوم آخر تعطیلی ها دیگه می بریدم. می خواستم فقط تموم شه بزنم بیرون ولی امسال برخلاف بقیه ی وقتا دلم نمی خواد تموم بشه. حوصله ی دانشگاه رو ندارم. بماند که دلیل اصلیش اینه که کلی کارعقب افتاده دارم. بالاخره یه جوری می شه دیگه.
پ ن: کسی کار ویرایش سراغ نداره؟
نوشته هات خیلی زیباست
امیدوارم امسال به آرزوهات برسی
Free downloads only for YOU
دانلود نرم افزار
http://ramin-rock.blogsky.com
سلام
مسافری هستم به مقصد بهشت َ در این سفر به دنبال هم راهی میگردم که همسفر م باشد . همسفری متفاوت از دیگران با تفکر بالا و اهل علم و دانش با کوله باری از معرفت که همراهی ام کند شاید در این سرزمین یافتم
موفق باشی
سلام
وبلاگ قشنگی داری بهم سر بزن.
بای
سلام
سال نو مبارک
سالی پر از شادی و ......
این پست ار وبت خیلی به من حال داد
تا باشه از این ( پستها )
فعلا