بر ظاهرم منگر که شادم ...
درونم غوغایی برپاست !
گویی کسی تیشه میزند بر وجودم !
قلبم هزاران پاره شده است ...
شاید یکی از آن پاره ها نصیبش شود !
ولی او حریص است،
محکم تر میکوبد تا تکه ای بزرگتر را نصیب خود کند !
افسوس که با خرد شدن وجودم،
سرانجام او نیز در درونم میشکند !
آنگاه که من ، چون آواری بر سر او فرو ریزم ...
ممنونم پسر عمو که این جا رو دوباره راه انداختی .
این عکست منو بیشتر یاد آهنگ " نقاب " سیاوش قمیشی می اندازه ....
چاکریم
به نظر من برای این عکس خیلی چیزها میشه نوشت، مناسب ترین متنی که پیدا کردم گذاشتم.
عکس واقعا جالبیه...