عینکم شکسته، چشمم بدون اون حروف توی کامپیوتر رو نمیبینه، الانم دارم با سردرد وحشتناکی با کامپیوتر کار میکنم، وفتم ندارم برم بدم درستش کنند...
رفته اون سر دنیا، بی خبر
بعدش زنگ زده که جات اینجا خالیه
من نمیدونم بیکاریه یا کرم...
هنوز بر این باورم...