.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

قانون...

مهاجرت یه چیزه بده، یه تغییر گنده هست، باید خیلی مسائل رو چشم بسته بپذیری وگرنه له میشی...

واسه من، مهاجرت یه انتخاب بود، نه زحمتی براش کشیدم، نه تلاشی، هیچوقت هم به فکرش نبودم، تمام زندگی من تا قبل از مهاجرت بر پایه ادامه آن در ایران بود.

بعضی وقتها دلم بدجوری هوای ایران رو میکنه، دوست دارم یه بلیط یک طرفه بگیرم و برگردم ایران، با اینکه میدونم ایران همیشه هشتم گرو نه خواهد بود و یک حقوق بخور رو نمیر دارم ولی حداقل کافه نادری و کافه قنادی فرانسه ام براست.

آخرای تابستان 90، یک روز گرم تابستانی، ساعت 4 عصر، دوست دخترم آمد و یک سی دی دم در خانه بهم داد، همون لحظه دو تا گروهبان پلیس با موتور آمدند و دقیقا یادمه، یکیشان داشت نزدیک میشد گفت میخندی؟ حالا نوبت خنده ماست.

وقتی ازش کارت خواستم گفت اسلحه من کارت من است و فحاشی و دشنامی بود که به واسطه قدرت اسلحه اش میداد، منم که عمراً بگذارم کسی بهم زور بگه زنگ زدم 110 و یه سری پلیس دیگه هم اضافه شدن و اون پلیس 110 ها فهمیدن که این عوضی ها چه گندی زدند و اونها رو جمع کردند و رفتند.

بهم توهین شده بود، اونم به واسطه قدرت اسلحه، فرداش رفتم 197 شکایت نوشتم و بعدشم رفتم حفاظت اطلاعات نیرو انتظامی اونجا هم شکایت کردم، چندین بار زنگ زدن و رفتیم اینور و اونور شهادت دادیم آخرش نتیجه این شد: درج در پرونده و توبیخ...

بهشان گفتم این همه فحاشی، این همه خطا، همین، حتی نه یک ببخشید از طرف خطاکاران؟

گفتند شکایت کنید به سازمان قضایی نیروهای مسلح...

اونوقت هایی که میخواهم بلیط یکطرفه بگیرم، یاد این جریان می افتم و تا مرز جنون عصبانی میشم و میگم هنوز نه، هنوز زوده واسه تصمیم، مطمئنا هر سازمانی خوب و بد داره، ولی تویی که تو سازمان هستی و مسئولی، وقتی دیدی پرسنلت خطا کردن، باید طبق قانون باهاشون رفتار کنی، قانون، میفهمی؟

حالا اینجا هم وقتی دارم رانندگی میکنم، یک پلیس که میاد پشتم، بی اختیار صدای ضبط رو کم میکنم و سرعتم رو کم میکنم تا ازم رد شه

اینجا بدی زیاد داره، خیلی هم زیاد، ولی پلیس واقعا ازت حمایت میکنه، فرقی نداره آمریکایی هستی یا مهاجر قانونی، تفاوتی نداره که سیاه باشی یا سفید یا رنگین پوست...

و با خطا کار، در هر سازمانی و در هر پست و مقامی، مطابق قانون برخورد میکنه...

نظرات 1 + ارسال نظر
? شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 19:29

اگه کاروبارت سکه است،که هست!!
فکر دیگه ای نکن،اینجا ما هشتم نداریم که گرو نه باشه. سفت به کارت بچسب و گلگیارو کم کن

نه بابا، کار خوب کجا بود که سکه داشته باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد