یه زمانی، اون قدیم ندیما که ما تازه کامپیوتر خریده بودیم و مجتمع کامپیوتری پایتخت مهد سی دی بازی بود و کلا کلمان مثل الان بو قرمه سبزی میداد، پنجشنبه شب ها به اتفاق خانواده میرفتیم پایتخت، یه سری سی دی بازی می گرفتیم، بعدشم میرفتیم توی ظفر، رستوران ساج، سیب زمینی میخوردیم یا غذا، غذاش یادم نیست ولی سیب زمینی سرخ کرده هاش محشر بود.
بعدش میامدیم خانه، این سی دی ها را میگذاشتیم در کامپیوترمان با کارت گرافیکی 32 که بسی خفن بود، و آی جی آی یا کاماندوز بازی میکردیم، یا اینکه سی دی خراب بود و فحشی بار فروشنده.
اون زمان ها، سن من میطلبید که پاشم برم دنبال این بازی ها.
الان اما، هم بازی ها فوق العاده سخت شدن، هم من نه دیگه حال و حوصله ی بازی کردن رو دارم.
حالا این همه روده درازی کردم که بگم وارد رابطه شدن واسه من، اونم از اول اول، مثل این میمونه که الان برم پایتخت، بگم سی دی کاماندوز رو میخوام شماره 2 رو...
من یک دفعه باهات آدم ساج .
جالب بود رابطه = کاماندوز بازی کردن...
فیفا چی؟
من کاماندوز و آی جی آی رو بیشتر از فیفا دوست دارم
یادمه معرفت ترکونده بودی و سی دی خودت رو واسه فیفا 2002 داده بودی به من و واسه خودت رایت کرده بودی، با صدای عادل خان...
روزگاری بودا...
rasti yaldatun mobarak ba chandsaat takhir:)
ممنون