.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

خود بینی...

دروغ چرا! آدم اجتماعی نیستم.

زیاد علاقه ای به روابط اجتماعی ندارم، نه از روی خودخواهی یا غرور، اصلاً!

ارتباط برقرار کردنم ضعیف بوده و هست، این ضعف رو هم 9 سال پیش فهمیدم، شاید دلیل تولد این وبلاگ هم همین بوده...

یه مدتی تلاش میکردم این ضعف رو برطرف کنم، نشد یا نتونستم، نمیدونم!

از به جایی به بعد تصمیم گرفتم باهاش کنار بیام، یه طورایی کم کم شد جزیی از خودم.

اصلا یادم نمیاد آخرین مهمانی که رفتم کی بود.

پشتم حرف خیلی هست، خیلی زیاد، اوایلش اهمیت میدادم، ولی بعدش دیگه اونم بی اهمیت شد.

حالا، این روزها، زندگی من شده همین، یه کشور غریب، یه زندگی که مهمترین اجزایش یه لپ تاپ و یه رادیو است و یک کتری واسه چایی، همین و بس.

تنها چیزی که هنوز من رو در ارتباط نگه میداره، این موبایل است که اونم به اجبار خانواده است.


نظرات 4 + ارسال نظر
خودم سه‌شنبه 13 فروردین 1392 ساعت 12:57 http://porpot.blogsky.com

take it easy
همه چی قرارداده و این اکثریت هستند که به قراردادها رسمیت می‌بخشن. اصلا کجا نوشته که آدم حتما باید اجتماعی باشه؟ آیا به جز یک قرارداد که از همون اول میاد میگه انسان موجودی است اجتماعی که فلان!
البته اجتماعی بودن رو هم میشه متفاوت معنا کرد، گاهی دو نفر برای هم میتونن یک اجتماع باشن.

چی بگم والله

مرجان . در جستجوی خویشتن . چهارشنبه 14 فروردین 1392 ساعت 10:06 http://marjancomrade.wordpress.com/

از این پیله بیرون بیا
انزوا طلبی درست مثل افسردگیه
اگه بهش پا بدی همه ی زندگیت رو فرامیگیره و روزی چشمت رو باز میکنی که دیگه خیلی دیره
با کامنت بالا موافقم که تعریف اجتماعی بودن مطلق نیست. اما با همون تعریف خودت شروع کن به بیرون اومدن از پیله. اولین نتیجه این مدل ایزوله شدن و جدایی از مردم، کم شدن سطح تحمل عقاید انسان های دیگه س... ذهنت شروع میکنه به رادیکالیزه شدن. و این امر زندگی رو برای خودت به شدت سخت خواهد کرد. چون تو ناگزیر باید در یک موقعیت ها و مکان هایی در کنار سایرین قرار بگیری...

من موافق این حرفت نیستم

Delekhojasteh پنج‌شنبه 15 فروردین 1392 ساعت 04:18 http://delekhojasteh.persianblog.ir/

امروز داشتم به یکی می گفتم احساساتم نسبت به مردم سینوسی شده ولی دی سیش روی نفرته!و این خیلی بده مگه نه؟

کلاً زندگی ماها سینوسی هست، بالا میره.... پایین میاد...

علیرضا جمعه 16 فروردین 1392 ساعت 12:57

سلام اصلا سرزنشت نمیکنم چون کاملا بهت حق میدم و همیشه دوست داشتم کسی دور و بر زندگی ام نباشه بعد از ازدواج هم همیشه خودم بودم و همسرم
اون پیغام هم برادرم بود عید داشتم وب بلاگت رو نگاه میکردم گفت بزار من پیام بدم.
سال ۹۲ امیدوارم سال خوبی برات باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد