.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

خانواده...

حدود 10 ماه پیش، جریانی پیش آمد که نیازمند حمایت خانواده بودم، و خانواده هم گفته بودند که هستند.

اما به موقعش نبودند، و مثل روز روشن بود که بدون حمایت خانواده من نمی توانم قدم توی اون راه بگذارم.

همان موقع بهشان گفتم، بهشان گفتم که نامردی کردید.

اون جریان واسه من، واسه آینده ام، واسه زندگی ام خیلی مهم بود، خیلی.

خانواده رو مقصر نمیدانم، من تلاشم رو کردم، نشد.

اما این زخم ها، همین زخم های کوچیک، هیچ وقت خوب نمیشوند، همیشه اون گوشه ها هستند.

نظرات 2 + ارسال نظر
رز چهارشنبه 21 فروردین 1392 ساعت 18:06 http://mydailynotes.blogsky.com/

به شدت پستت برام قابل درک وحس کردن بود فرندز

چاکریم...

علیرضا چهارشنبه 21 فروردین 1392 ساعت 21:12

...
ای کاش ازت حمایت میشد

در جریان هستی که...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد