شنبه صبح ها، موقع دیدار گفتگو با خانواده است، با یاهو، اوو یا اسکایپ، بیشتر بسته به شیر فلکه اینترنت ایران داره.
این هفته موقع صحبت، عموم هم مهمان بود و بعد از صحبت های معمولی من با خانواده ( گفتن هزار باره من: چه خبر دیگه)، عموم هم برای احوال پرسی و اینها آمد پشت کامپیوتر و من نکات بسیار آموزنده ای آموختم، از جمله:
صبح ها نیم ساعت زودتر سر کار بروم و عصر هم نیم ساعت دیرتر محل کار را ترک کنم، به منظور پاچه خواری ( اعتراضی کردم که با جمله ی عمو من 38 سال دارم اینکار رو میکنم، رد شد)
همیشه مرتب و منظم بر سر کار حاضر بشم !
لباس هام همیشه اتو داشته باشه !
سعی کنم خودم را فعال و مشتاق نشان بدهم !
رئیسم را جناب خطاب کنم نه با اسم کوچیک که در اینجا مرسوم هست.
ولی در هیچ کاری زیاده روی نکنم
و از همه مهمتر اینکه، در خرج کردن حقوق، اصراف نکنم.
خدا را شاکر هستم که عمو جان از زمان نهار و نماز! در این ولایت کفر و روزه در ماه مبارک صرف نظر کردند...
nemidunam shayad gahi ma az nazare bozorgtar ha hanuz bache be nazar miaym ya nemidunam baghie fek mikonan behtar az ma midunan,shayadam midunan :d who knows
اینطور که معلومه این شنبه فقط عمو جان صحبت کردن وتو و پدر ،مادر شنونده بودین
نه بابا فقط من بودم، پدر مادر هم از اتاق رفته بودن بیرون، من گوشه رینگ