.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

فیلم بازی...

فیلم زیاد میبینم، فیلم به درد بخور، به نظرم تو هر فیلم یه تیکه هست که اوج اون فیلم اونجاست، مثل هامون وقتی داره با خودش در مورد بچه محل صمیمی خودش علی عابدینی حرف میزنه:


هامون: از زن و بچه چه خبر؟

علی: والله هیچی، ولی بالاخره انشالله پیداشون میشه

هامون: پس هنوزم خوشبینی!

علی: خوشبین، امیدوار، بدبخت، نا امید، چه فرقی میکنه دیگه از ما گذشته...


یا فیلم Hunger Game وقتی کتنس، دست خودش رو به نشانه ی احترام به منطقه ی 11 بالا میبره و "امید" رو زنده میکنه.


یا فیلم بایسیکلران، اونجاش که سیلی میزنند تو گوشش و داد میزنند نخواب...


این تیکه ها رو تو ذهنم ثبت میکنم و هر چند وقت یکبار نگاهشان میکنم.

نظرات 4 + ارسال نظر
پینک سه‌شنبه 7 آبان 1392 ساعت 04:03

هامون رو چه خوب نوشتی ... چه فرقی می کنه دیگه از ما گذشته ...خوشبین امیدوار بدبخت ناامید ... چه فرقی می کنه

علیرضا پنج‌شنبه 9 آبان 1392 ساعت 10:37

خسرو شکیبایی رو دوست دارم

تراویس بیکل پنج‌شنبه 9 آبان 1392 ساعت 20:58 http://travisbickle.blogsky.com/

یا مثل "آسمان وانیلی" تو سکانس آخر که تام کروز میره رو لبه پشت بوم و یه نگاه به پنه لوپه کروز میندازه و میپره پایین
یا مثل"درخشش ابدی یک ذهن یک ذهن پاک" که جیم کری به کیت وینسلت میگه من رو دوباره پیدا کن و نابودمیشه کم کم.
یا مثل قیلم "blade2" که دوست دخترش رو میبره رو پشت بوم و جلو آفتاب میزاره و کم کم با طلوع آفتاب شاهد از هم پاشیدنش هست یا......

ایول به این ذهن...

نهال پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 10:15 http://fazmetr.blogsky.com

اگه فیلم باز هستی این کلیپ علی عظیمی رو از دست نده
http://www.youtube.com/watch?v=DUi9uYUeX9I

حال منو که به شدت خوب میکنه و صحنه صحنه خاطراتی داره

موزیک پیانوش یه قسمت رفت پیش در آمد اصفهان...
ویرانمان کرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد