.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

جریان این بود...

لپ تاپ من یه خسته است، دیگه نمیکشه، پیکان 47 خسته...

این عزیز دل برادر، با 5 سال سنوات کاری، کم کم هوس بیمه بازنشستگی و خدمات درمانی کرده، واسه همین یه روز دکمه ی استارتش کار نمیکنه، یه روز روشن میشه بالا نمیاد، خلاصه میگه من خستم...

تا اینکه 3 ماه پیش بعد از چندین بار بند زدن کیبورد، دیگه کار نکرد، هی گفتیم عزیز من، رفیق، مرام، بیا و کار کن، گفت ولم کن، منم از رو جوانی و نادانی و جهالت، رفتم یه کیبورد براش خریدم 14 دلار قلابی، گفتم کیبورد که دیگه اصل و قلابی نداره.

خلاصه آقایی که شما باشی، کیبورد هم قلابی داره و کیبورد قصه ی ما برای کار کردن، نیاز به ضرب های پتک مانند داشت و نوشتن باهاش بسیار سخت بود.

واسه همین این مدت کم به روز کردیم، تا اینکه هفته پیش بعد از کفر خدا لعنت بر شیطان فرستادیم و 50 دلار دادیم و یک عدد کیبورد لوکس خریدیم، الان احساس میکنم کیبوردم لمسی است.

روزگار خوش، لطف عالی مستدام...

نظرات 1 + ارسال نظر

مگه یه لپ تاپ نو چنده که نمیخری؟

آخه وبگردی و اینها که لپ تاپ نو نمیخواد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد