.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

کار من...

از اینجا


" قبلاً تخصص من شاد کردن بود. بلد بودم چی کار کنم اما او را نمی‌توانم. من چیزی نیستم که او بخواهد. کاری نمی‌کنم که او دوست داشته باشد. و وقتی ادای انجام کاری را در می‌آورم که او دوست دارد نتیجه افتضاح است. او همیشه می‌گوید این‌طور نیست و می‌گوید من پسر خوب و مهربانی هستم. ولی هم من و هم او می‌دانیم این‌طور نیست. قدرتم کم است. خودم هم آدم درستی نیستم، یعنی من ترک ورداشته‌ام. و کمی هم…کم که نه مقدار زیادی هم ول کرده‌ام. برایم مهم نیست چی بشود. اتفاقات در زمانی که باید می‌افتادند و فرصتش بود برایم نیفتادند و دیگر چیزی برایم اهمیت ندارد، جز زمین خوردن باعث و بانی ِ نیفتادن اتفاقات. که آن هم واقعاً اندازه‌ای که کلمات نشان می‌دهند مهم نیست. البته دیگر نمی‌خواهم درست بشوم، کار من درست کردن است، نه درست شدن. "

نظرات 2 + ارسال نظر

ﺁﻏــﻮ ش ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ تــو ﺟـــــــﺎ ﺩﺍﺭﺩ …

ﺍﮔﺮ ﺧـــــــﻮﺏ ﮔـــــــﻮﺵ ﮐﻨﯽ

ﺍﯾﻦ ﺿﺮﺑـــــــﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺗﻨﺪ ﻭ ﭘﯽ ﺩﺭ ﭘﯽ ﻗﻠﺒـــــــﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨـــــــﻮﯼ

تــو ﺭﺍ ﻓﺮﯾـــــــﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ …

ﻣﺨـــــــﺎﻃﺐ ﮐﻼﻣـــــــﻢ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ …

ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺿﺮﺑـــــــﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻗﻠﺒـــــــﻢ ﻫﻢ تــوﯾﯽ …

pink دوشنبه 6 مرداد 1393 ساعت 06:30

آره خیلی جالب بود من اینو خونده بودم از توئیت خرس ... برام جالب بود که برای پسرا جالب بوده این نوشته و حرف اونا بوده ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد