.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

برنامه ی کودکی...

نشسته بودم از بیکاری فکر میکردم، ما بچه بودیم واسه این درد چیکار کنم، چیکار میکردیم، اون موقع که اینترنت و شبکه های اجتماعی نبود.

دبستان رو که حقیقتش زیاد یادم نمیاد، فکر کنم مثلا آخر های دبستان میتوانستیم آخر هفته میکرو بازی کنیم، بگذریم از دبستان.

توی راهنمایی، تابستان که بساط میکرو و سگا براه بود، ولی بیشتر با بچه های کوچه داشتیم فوتبال و دوچرخه سواری بازی میکردیم، توی 9 ماه تحصیلی، خوب دیگه فوتبال اینها تعطیل بود و سگا هم فقط آخر هفته، یادمه میرفتیم میزاشتیمش بالای کمد و آخر هفته میرفتیم می آوردیم، البته اونم همینطوری بود و خیلی استفاده نمیشد.

بیشتر به مشق و جودی آبوت و اینها میگذشت، و خوب آخر هفته ها هم شامی بیرون میخوردیم، یا می رفتیم پارک ملت/لاله و بدمینتون بازی میکردیم.

دوران دبیرستان، سال های اول تا سوم هم فکر کنم به همین طریق بود، کامپیوتر داشتیم و دو تا بازی داشتم، درایور و Need For Speed، اینترنت کارتی میگرفتیم و تنها میشد شبها ساعت یک به بعد وصل شد، چون یه خط تلفن بیشتر نبود، موبایلم کسی نداشت، واسه همین نباید تلفن رو اشغال میکردیم.

سال های دانشگاه فکر کنم بعد از راهنمایی بیشترین دوران فعالیت اجتماعی من بود، خیلی با دوستام بودم، خوب دانشجو شهرستان بودیم و سعی میکردیم همش با هم باشیم، دوران خوب و دوستان خوب.

بعدشم که وارد زندگی شدیم و ادامه ماجرا...

حقیقت ش تصمیم گرفتم از کار بر میگردم دیگه پشت کامپیوتر نشینم، تقریبا یک ماهه و موفق شدم، فرق خاصی نکرده، فقط اینکه بیشتر تمرین موسیقی میکنم و این خوب است.


خارج گود یک: سال پیش که ایران بودم، رفتم پارک ملت، چرا هیچی ازش نمونده؟ تقریبا نابودش کردن.

خارج گود دو: یادمه اون زمان داشتن دی وی دی رایتر یه نقطه ی مثبتی بود واسه دارنده، ما بعد از چند سال یه 8 ایکس رو فکر کنم خریدیم و خیلی باحال، حالا فکر کنم دو سالی هست که حتی یه دی وی دی هم واسه خوانده شدن داخل هیچ دستگاهی نگذاشتم، زمان چه میگذرد...

نظرات 2 + ارسال نظر

میزنم له میکنم این کامنتدونی تو رو
که همیشه به من گیر میده :|

تراویس پنج‌شنبه 9 مرداد 1393 ساعت 08:00 http://travisbickle.blogsky.com/

بچگی من اونقدر مزخرف گذشت که از شرحش هم متنفر هستم.
ما جنوب زندگی میکردیم و اون موقع جنگ بود و امکانات هم نبود و بدبخت بودیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد