تو سفر ایرانم، پدرم یه روز گفت بیا بشین این سی دی هایی رو که نمی خوای بنداز دور.
یه خروار سی دی، از درایور مودم دایل آپ اسکترنال بگیر تا ام پی تری.
یه عالمه سی دی ام پی تر داشتم که همه رو ریختم رو یک یو اس بی و آوردم، کل حجم اش شده 30 گیگ، که کلا الان حجمی نیست ولی خوب اون موقع، سال 82 خیلی بود.
القصه، هر شب یک کالکشن میزارم برای خودش بخوانه، اکثر اسم ها هم کالکشن 01 بگیر برو تا 10، هر آهنگ هم یه داستان داره.
امشب نوبت هتل کالیفورنیا بود، داستان هتل کالیفورنیا و یه پراید مشکی و پشت کنکور بودن، شب هایی که یه کاست کالکشن بود تو ماشین و اتوبان هایی که 10 شب حداقل ترافیک قفل نبود و واسه خودت میرفتی، اون موقع هایی که بزرگترین دلنگرانی زندگیم قبولی تو کنکور بود و گذشتن از این غول...
به به.چه آهنگی.واسه من یادآور سال اول دبیرستانه و کلی دوستای خوب.یادش بخیرS
So I called up the captain / "Please bring me my wine" / He said, "we haven't had that spirit here since nineteen sixty nine"
و غول هایی که بزرگ و بزرگ تر میشن.....
آه...