یه چند وقتی است باید آخر هفته ها غروب از تو خانه کار کنم، معمولا هم فقط نظارت میکنم به کاری که بقیه انجام میدهند.
معمولا از روی اینترنت رادیو پیام را میگیرم و در حین کار کردن گوش میدم، و دلم عجیب هوس خانه و کشورم رو میکنه.
نمیدونم چرا، ولی آهنگ ها و مجری های رادیو پیام از ۲ شب تا بامداد تهران، فرق میکنند، انگار با خودشان میگن این آدم هایی که الان بیدارند، با بقیه فرق دارند، باید آهنگ و شعر متفاوت براشون گذاشت، باید دستشان رو گرفت بردشان تو کوچه پس کوچه های شمرون باهاش قدم زد و آواز خواند...
دقیقا همینطوره.آهنگایی که اون ساعت رادیو پخش میکنه عالیه
میگم شاید کشور و شهرت هم دلتنگت باشن ... که هستن احتمالا
+ واقعا تا همیشه اونجا موندنی شدین نه؟
+ آه از ته دل...
احتمالا...
سوالی هست که خودم هم هنوز جوابی برایش ندارم، شاید آره شاید نه، تا زندکی ما رو کجا ببره.
کسی که شب تا صبح بیدار باشه چیزایی رو درک میکنه که توی روز نمیتونه
همه چیز شب فرق داره