احتمالا دلیلش اینه که اونجا دوباره از ایران جدا میشین و مخصوصا خونواده و دوستاتون
درست است، ولی کلا کل پروسس عذاب آوره، یک ساعت باید تو بیابان برونی تا برسی، بعدشم تو خود فرودگاه محیط منفی، وارد سالن ترانزیت هم که میشی انگار وارد قرینطینه ی طیور شدی، نه با کسی حرف بزن، نه کسی رو ببین، یه مشت صندلی رو به شیشه و سکوت مرگ آور.
احتمالا دلیلش اینه که اونجا دوباره از ایران جدا میشین و مخصوصا خونواده و دوستاتون
درست است، ولی کلا کل پروسس عذاب آوره، یک ساعت باید تو بیابان برونی تا برسی، بعدشم تو خود فرودگاه محیط منفی، وارد سالن ترانزیت هم که میشی انگار وارد قرینطینه ی طیور شدی، نه با کسی حرف بزن، نه کسی رو ببین، یه مشت صندلی رو به شیشه و سکوت مرگ آور.
من از همه فرودگاها بدم میاد. شما که ...
اینجایین؟ اونجایین ؟ کجایین آقا ؟
همونجام، یه سفر داخلی داشتم دوباره هواپیما و فرودگاه، حالم رو بد میکنه.
یاد فیلم د ترمینال ، تام هنکس افتادم.
اتفاقا دیروز فرودگاه بودم، البته رفته بودم دنبال پسر عموم، غمم گرفت.