یک گوشی جدید برای مادرم خریدم، خیلی امکانات جالبی داره، همین بهانه ای شد برای صحبت با دوستی در مورد زندگی دیجیتال من...
من در دنیای مجازی خیلی کمرنگ هستم، چک کردن همین وبلاگ و ایمیل میشه کل زندگی مجازی من، گوشیه دستم یه چیزی در مایه های 1100 هست ولی به صورت هوشمند، نه حافظه ای داره، نه دوربین قوی.
عضو هیچ شبکه ی مجازی هم نیستم... لذت زندگی من در نجاری و باغبانی است نه در عکس های رنگارنگ، بو بکشید زندگی را... واقعی نه مجازی، بزنید بیرون، لذت بودن در موقعیتی را برای چند تا لایک حرام نکنید، لذت یک قهوه با یک دوست، خیلی بیشتر از عکسش است در ایستاگرام...
من هیچ وقت در فیس بوک یاهو 360 و فلان و فلان و فلان نبودم، اینستاگرام هم ابدا...حتی برام جالب نیست بشینم زندگی خصوصی افراد مشهور رو از طریق عکس هاشون دنبال کنم.
من فقط و فقط به صداها و نوشته ها بنده دلم...
مثلا کاربری گوشیم رادیو هست و کمی مکالمه و باقی وبلاگ خونی و نویسی
آخ آخ، رادیو پیام صبح تا شب، شب تا صبح...
بعید میدونم انتخاب عنوان بی دلیل بوده باشه، باید دلیلش 13 دی باشه، هوم؟
من عاشق این شعرم، خدایش بیامرزد و روحش آرام و شاد و سبز همچون سرزمینش
بله، دقیقا...
تم زندگیت قشنگه...این از نوشته هات هم پیداس !
منم کارم در دنیای مجازی اینه که یه ساعاتی از روز رو وبگردی میکنم و نوشته های خوب از آدمهای خوب رو پیدا میکنم و میخونم ... حس خوبی بهم دست میده...
بنظرم هیچکس نمیتونه یه مدت طولانی پشت نوشته هاش نقاب بزنه...روح یک نوشته ..منزلت نویسنده اش رو لو میده...
دنیاهای پرزرق و برق مجازی دیگه داره کم کم بیرنگ میشه...سرعت اوج و فرودشون بالاست...
شما چه پسر گلی هستی..از حالا کادو مامانو هم گرفتی...
راستی یادمه ایران که بودی کوه هم خیلی میرفتی...اونجا چی...امکانش نیست بری...؟
نه متاسفانه، اینجا زمین پست است و هیچ پستی و بلندی نداره...
چه جاااالب !!
....friends online
ممنون بابت گوشی.
من ولی هر دو زندگی رو در حد اعتدال دوست دارم چه زندگی واقعی چه زندگی مجازی.شاید یه دلیل فعالیت زیاد من تو اینترنت این بوده که ساعات زیادی از روز رو تنهام و کلا زیاد آدمی نیستم که همینجوری از خونه بزنم بیرون و حتما باید یه برنامه ای باشه تا برم جایی.از طرفی بستگی داره به چه دیدی نگاه کنی،درسته خیلی ها از شبکه های مجازی سوءاستفاده میکنن و فرهنگ حضور در جامعه مجازی و ندارن و به قولی باید تفکیک سبز روشون انجام بشه ولی کاراییای مفید تکنولوژی رو نمیشه نادیده گرفت.مثلا نمونش خود من وقتی پوست دستم دچار حساسیت میشه و نمیدونم چه پمادی استفاده کنم با فرستادن یه عکس برای دختر عمم که دکتر هستن راحت راه درمان و پیدا میکنم بدون اینکه نیاز باشه کلی تو صف انتظار درمانگاه یا بیمارستان منتظر بمونم.
ولی بازم تاکید میکنم که از اتفاقات واقعی بیشتر خوشم میاد.
من ولی هر دو زندگی رو در حد اعتدال دوست دارم چه زندگی واقعی چه زندگی مجازی.شاید یه دلیل فعالیت زیاد من تو اینترنت این بوده که ساعات زیادی از روز رو تنهام و کلا زیاد آدمی نیستم که همینجوری از خونه بزنم بیرون و حتما باید یه برنامه ای باشه تا برم جایی.از طرفی بستگی داره به چه دیدی نگاه کنی،درسته خیلی ها از شبکه های مجازی سوءاستفاده میکنن و فرهنگ حضور در جامعه مجازی و ندارن و به قولی باید تفکیک سبز روشون انجام بشه ولی کاراییای مفید تکنولوژی رو نمیشه نادیده گرفت.مثلا نمونش خود من وقتی پوست دستم دچار حساسیت میشه و نمیدونم چه پمادی استفاده کنم با فرستادن یه عکس برای دختر عمم که دکتر هستن راحت راه درمان و پیدا میکنم بدون اینکه نیاز باشه کلی تو صف انتظار درمانگاه یا بیمارستان منتظر بمونم.
ولی بازم تاکید میکنم که از اتفاقات واقعی بیشتر خوشم میاد.
راستی داشت یادم میرفت کاربرد اصلی موبایل من به جز اینترنت گردی،گوش دادن به موسیقیه.
من اصلا مخالف تکنولوژی نه تنها نیستم بلکه شغلم هم این است و دارم از این راه نون میخورم، بیشتر منظورم این بود که مثلا میری بیرون با جمع، هر کسی تو گوشیش، میری رستوران، میگن صبر کن صبر کن عکس بگیرم بزارم ایسنتا، کلا تعادلی نیست...