.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

اتفاقات مهاجرت...

از وقتی کرونا آمده، بیشتر زمانمان در خانه است و بیشتر باهمدیگر خیال پردازی میکنیم، چند شب پیش ها همسر میگفت اگر قرار اینطوری باشه برگردیم ایران!

همین جمله باعث شد بحث قدیمی و همیشگی که بین مهاجرها هست باز بشه، آیا ارزشش رو داشت؟

من دنبال مهاجرت نبودم و مطمئن هستم اگر شرایط نبود، هرگز مهاجرت نمیکردم، احتمالا الان یک کار معمولی داشتم با یه درآمد معمولی تر، خانه و ماشین هم که هیچی، خودم زیاد ماشین دوست ندارم برای همین از نظر ماشین مشکلی نبود، شک دارم هم ازدواج کرده باشم، با این تورم و اینها...

ولی خب مهاجرت کردم! کارم را دارم، درآمد خودم هست، زندگی کارمندی معمولی کمتر استرسی.

سوال اصلی، ارزشش رو داشت؟ نمیدونم، از یک طرف دوری از پدر و مادر واقعا سخت است، دوری از کسایی که دوست داشتی یا چیزهایی که دوست داشتی، از طرف دیگه طرف اقتصادی مسئله هم مهم است، نمیشه رو هوا زندگی کرد، اینور زندگی از نظر اقتصادی راحتر و از نظر روحیه و احساسات بدتر است.

ارزشش رو داشت؟ نمیدانم متمایل به آره...

نظرات 1 + ارسال نظر
نگار دوشنبه 29 دی 1399 ساعت 17:50

زندگی توی ایران واقعا استرس داره. اینجا از نظر اقتصادی، اجتماعی ( یعنی عدم اجبارهای اعتقادی، حیوان دوستی، آزادی عقیده...) و پیگیری هوا بهتره. برای من آلودگی هوای تهران و ترافیکی دیگه قابل تحمل نبود.
من چند تا دوست داشتم برگشتند ایران ولی بعد دو سه سال نتونستن بمونن.
موضوع اینه که فشار عاطفی و احساسی باعث می شه ایرادهای ایران یادمون بره. من این رو کاملا کشیدم مخصوصا دوره بیماری بابا.
اما خود بابام شدیداً اصرار داشت که زندگیم رو بسازم و می گفت تو بهترین جای دنیا داری زندگی می کنی. به ایران می گفت جهنم.

کاملا درست است...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد