.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

باران

سلام من باران هستم. شاید بعضی ها وبلاگ من رو دیده باشن. به هر حال من و روزبه تصمیم گرفتیم در یک اقدام شیطنت آمیز دو نفری اینجا بنویسیم. بیشتر برای اینکه ببینیم این سیستم گروهی بلاگ اسکای چه طوری کار می کنه. من قول دادم که بیشتر از سه خط بنویسم. پس اینجوری شروع می کنم:

اولین باری که من اسم وبلاگ رو شنیدم تابستون هشتاد و یک بود. شیش ماهی طول کشید که برای اولین بار یه وبلاگ دیدم. اولین وبلاگ روزبه. فکر می کنم الان فعال نباشه. اولین کامنتی که براش گذاشتم یه فاجعه ی به تمام معنی بود. اصلانمی دونستم که این کامنت رو همه می بینن. بعدش هم مدام غلط دیکته ای می گرفتم. بالاخره باید یه جوری مردم آزاری می کردم.

اواخر خرداد هشتاد و دو اولین وبلاگم رو درست کردم که بنا به دلایلی مثل لو رفتنش جلوی کسی که نمی خواستم یادداشت هام رو بخونه بعد از مدت کوتاهی دیگه ننوشتم.

روزبه از بلاگ اسکای تعریف می کرد ولی اون وقت بلاگ اسکای عضو جدید نمی گرفت. مدت ها طول کشید تا من دوباره دست به کار شدم و این وبلاگم رو ساختم و باز هم مدتها طول کشید تا زحمت کشیدم و رنگ قالبم رو عوض کردم. اما خیلی کم و با احتیاط توش می نوشتم. نمی دونم یه جورایی دلم نمی خواست کسی بدونه من کیم.

بعد دوباره اسباب کشی کردم. به جایی که خونه ی ییلاقیه منه و هنوز هم خوشبختانه وقتی حالم خیلی بد می شه می رم سراغش. آب و هواش خوبه همسایه هم ندارم. کسی هم نمی یاد اونجا مهمونی.

وقتی خواستم برای آخرین بار یه یادداشت بذارم و وبلاگم رو تعطیل کنم اتفاقی افتاد که دوباره منو درگیر وبلاگ بازی کرد و من خوشبختانه یا بدبختانه درش رو تخته نکردم.

تو این دو سه سال خیلی چیزها یاد گرفتم و یادداشت های خیلی ها رو خوندم گرچه که زیاد جایی کامنت نذاشتم و دوستان وبلاگی من تعدادشون از انگشتای دست هم کمتره. این وبلاگ نویسی ها و وبلاگ گردی ها حداقل تاثیرشون برای من این بود که سال کنکور رو راحت گذروندم ( عجب توصیه ای! نرید این کار رو بکنید بذارین گردن من، از من دیوونه تر تو دنیا پیدا نمی شه) . به هر حال ، الان، امروز احساس می کنم باید بیشتر بنویسم. و روزبه داره منو از این تلگرافی نوشتن در میاره. شاید یه دلیل اینکه قبول کردم اینجا بنویسم این بود که می دونم مجبورم می کنه حسابی بنویسم.

 

باشه،  خوب، قول می دم هیچ پست کمتر از ده خطی ننویسم!

 

باران

نظرات 1 + ارسال نظر
روزبه سه‌شنبه 29 آذر 1384 ساعت 23:30 http://friends.blogsky.com

خوشحالم که نوشتی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد