.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

غم این خفته‌ی چند خواب در چشم ترم می‌شکند...

یک گوشی جدید برای مادرم خریدم، خیلی امکانات جالبی داره، همین بهانه ای شد برای صحبت با دوستی در مورد زندگی دیجیتال من...

من در دنیای مجازی خیلی کمرنگ هستم، چک کردن همین وبلاگ و ایمیل میشه کل زندگی مجازی من، گوشیه دستم یه چیزی در مایه های 1100 هست ولی به صورت هوشمند، نه حافظه ای داره، نه دوربین قوی.

عضو هیچ شبکه ی مجازی هم نیستم... لذت زندگی من در نجاری و باغبانی است نه در عکس های رنگارنگ، بو بکشید زندگی را... واقعی نه مجازی، بزنید بیرون، لذت بودن در موقعیتی را برای چند تا لایک حرام نکنید، لذت یک قهوه با یک دوست، خیلی بیشتر از عکسش است در ایستاگرام...

عاشقی تینیجری به همراه نوستالژی رشت...

جیب بر خیابان جنوبی را دیدم به همراه در دنیای تو ساعت چند است.

جیب بر خیابان جنوبی یک عاشقانه ی سیاه برای دبیرستانی ها است، فیلم قابل تحملیه، امیر جعفری عزیز بازیگر مناسبی برای نقشش نبود، نورا هاشمی کپی بازی باران کوثری بود و موسیقی فیلم الهام گرفته از فیلم پاپیون...

در دنیای تو ساعت چند است فیلم خوبی بود برای من، داستان خاصی نداشت، ولی چیزی که من رو خیلی بهش علاقه مند کرد یک نوستالژی رشت، انزلی و خانه های شمال بود، و دوم موسیقی فوق العاده کریستف رضاعی.

و نکته آخر اینکه علی مصفا با اینکه کچل است ولی همسرش لیلا حاتمیِ، اینقدر به کچلی ما آقایان گیر ندید...


Some People Like To Be J.e.r.k...

نکه کینه داشته باشم یا متنفر باشم، نه، ولی دلم با بعضی آدم ها هیچ وقت صاف نمیشه، هیچ وقت...

فکر میکنم کامنت م ر ی م، خیلی زیبا بیان کرده است:

"اونایی که مدت زیادی دوستی کردند..دوستشان داشتیم...راز دل گفتند و شنیدند....ولی بی هیچ بهانه ..توضیح ...یا حتی یک خداحافظی کوتاه...ناگهان برای همیشه رفتند...که رفتند...

دلی شکسته شد..خواسته یا ناخواسته...زخمی زده شد....."

زمان پرواز میکند...

این چهار روز تعطیلی، فرصت خیلی خوبی بود برای استراحت و تجدید قوا، مخصوصا بعد از اتفاقات دو هفته ی گذشته.

دو تا فیلم ایرانی دیدم، عصر یخبندان و استراحت مطلق، از دیدن هر دو فیلم لذت بردم.

عصر یخبندان داستان خوبی داشت، فقط اون قسمت پلیس بازیش یکم فیلم را از ریتم انداخت.

استراحت مطلق و عبدالرضا کاهانی، خب من تمام کارهای کاهانی رو دوست دارم، به نظرم بلده از هر کسی بازی بگیره، برای مثال عطاران در اسب حیوان نجیبی است و استراحت مطلق بهترین بازی اش رو انجام داده است، و مجید صالحی که آدم باورش نمیشه این همین مجید صالحی بازیگر فیلم های گیشه است.

بابک حمیدیان هم که مثل همیشه عالی، من نمیدانم چرا حمیدیان اینقدر تو سینما کمرنگ است، همیشه فیلم هایش را دوست داشتم.

هر دوتا فیلم نمونه ای بود از ابتذال جامعه، که همینطوری داره به انتهای دره سقوط میکند و تک تک ماها داریم باهاش سقوط میکنیم...