.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

.:Friends:.

روزانه های کاملا شخصی من...

من بی تمدن...

انسان، چه شهرنشین باشه، چه غار نشین باشه، چه خودش را تمیزکنه و چه کثیف باشه، چه بلوند اروپایی باشه یا سیاه خاورمیانه، انسان است و باید حقوقش برابر باشه با همگی انسان ها، حالا شما خط کش گذاشتی که این فلانی با تمدن، من نوعی بی تمدن،  پس بمون کشته بشو، میشی یه نژاد پرست، تمام...

سربازی...

داشتم فکر میکردم اگر سربازی نرفته بودم، آیا قادر بودم پول بدم و بخرم؟!

جواب منفی بود، یعنی حتی فروش سربازی هم باز دردی از ما معمولی ها دوا نمیکرد، اگر زمان ما هم میفروختن ما باز باید میرفتیم ...

فرایند الکی...

زندگی کلا فرایند بیخودی هست، حالا یه تغییر گنده میوفته توش هم که میشه یه مشکل دیگه، این چند روز فشار روحی زیادی روی هردومون بوده، حالا همدم بروز میده و غر میزنه ولی من بیشتر دلداریش میدم و میگم خب این را خودمان تصمیم گرفتیم برای یه هدف بالاتر و بالاخره درست میشه.

از اون تیپ حرفها که هردو میدونیم برای دلداری میزنیم و اعتقادی بهش نداریم ...

ما سرخوشان مست...

چقدر خودم تغییر کردم، درست بعد از یک دهه دارم یه حرکت بزرگ دیگه میزنم، ولی فعلا که خونسرد هستم و اضطراب نگرفتم...

دردآور...

یه دقیقه برم بالا منبر براتون، یه چیزی که درد آور است اینکه اوضاع ایران قشنگ نسبت به 40 سال پیش بدتر شده، یعنی بازی ایران -استرالیا بود سال 1997، من که بچه بودم خیلی کارها رو میتونستیم بکنیم و با اینکه اجاره نشین بودیم و خیلی اقتصادی پدر مادرم تحت فشار بودند، ولی یک سری چیزها قابل انجام بود.

الان که 20 سال از اون موقع گذشته و پدر مادرم صاحب خانه شدند و دیگه بچه ای در خانه ندارند، هر روز از یه چیز بدیهی زندگیشان میزنند، گوشت و مرغ را که خیلی وقت حذف کردند، نمیتوانند ماشین 206 که سال 85 خریدند به روزترش کنند.

باز خدا را شکر هنوز خیلی کارها رو میتوانند انجام بدهند ولی ...

حالا ما یه دهه هست مهاجرت کردیم، قیمت ها تقریبا یکسان باقی مانده...